کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رایل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رایل
لغتنامه دهخدا
رایل . [ ی ِ ] (ع ص ، اِ) رائل . راؤل . دندان زاید که در ردیف دندانهای دیگر نروید بلکه پس پشت آنها برآید. (از اقرب الموارد). دندان زاید. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ج ، روائل . (ناظم الاطباء). دندانی که برای جانوران درآید و آنها را از خوردنی و آش...
-
واژههای همآوا
-
رعیل
لغتنامه دهخدا
رعیل . [ رَ ] (ع اِ) گله ٔ اسبان . (ناظم الاطباء). گله ٔ اسبان اندک . (آنندراج ) (منتهی الارب ). تعداد کمی از گله ٔ اسبان ، ج ، رِعال و در لسان به معنی هر گروه کوچکی از گله ٔ اسب و مرد و پرنده و جز آن . (از اقرب الموارد). رجوع به رعین شود.
-
جستوجو در متن
-
اذناب الدماغ
لغتنامه دهخدا
اذناب الدماغ . [ اَبُدْ دِ ] (ع اِ مرکب ) دنبالهای مغز. دو ستون سفید بزرگ از دو زاویه ٔ قدامی حدبه ٔ حلقوی خارج میشود که اول استوانی و بهم نزدیک و بعد مسطح و از یکدیگر دور شده بقدام و فوق و وحشی رفته موسوم بدنبالهای مغزند و در آنها دیده میشود:1 - سطح...