کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رایج هندوستانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رایج هندوستانی
لغتنامه دهخدا
رایج هندوستانی . [ ی ِ ج ِ هَِ ] (اِخ ) اسمش میرمحمدعلی و از بزرگان سادات سیالکوت از شهرهای هندوستان بود. گویند مرد صاحب حالی بود و در نهایت زهد و ذوق و قناعت و وارستگی بسر میبرد. این بیت از اوست :جز هوایی نبود این همه ما و من ماخالی از تن چو حباب آم...
-
واژههای مشابه
-
mainstream film
سینمای رایج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] آن بخش از صنعت سینما که در آن فیلمهای روایتی تجاری معمولاً با شرکت ستارههای معروف سینما و با هدف جلب مخاطب بیشتر ساخته میشود
-
رایج ساختن
لغتنامه دهخدا
رایج ساختن . [ ی ِ ت َ ] (مص مرکب ) رایج کردن . رجوع به رایج کردن شود.
-
رایج شدن
لغتنامه دهخدا
رایج شدن . [ ی ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) روایی گرفتن . روان شدن . رواج داشتن .
-
رایج کردن
لغتنامه دهخدا
رایج کردن . [ ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رواج دادن . روا کردن . روان کردن . ترویج . (تاج المصادر بیهقی ). رایج ساختن . روایی بخشیدن . بگردش درآوردن . در گردش نهادن . رواج بخشیدن .
-
رایج شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ترخيص
-
عقیده رایج
دیکشنری فارسی به عربی
تقليد
-
پول رایج
دیکشنری فارسی به عربی
توزيع , عرض , عملة
-
رایج و دارج
فرهنگ گنجواژه
روا.
-
دارای دو نوع پول رایج
دیکشنری فارسی به عربی
ثنائي المعدن
-
جستوجو در متن
-
هندی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به هند) hendi ۱. از مردم هند؛ هندوستانی.۲. تهیهشده در هند: تیغ هندی، فیلم هندی.۳. مربوط به هند: زبان هندی.۴. (ادبی) ویژگی سبْک شعری شاعران فارسیزبان از نیمۀ دوم قرن دهم تا اواخر قرن دوازدهم که از ممیزات آن تخیلات دقیق و مضمونپردا...
-
گاورس
لغتنامه دهخدا
گاورس . [ وِ / وَ ] (اِ) معرب آن جاورس ، دانه ای شبیه به ارزن که بیشتر به کبوتران دهند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). بطوری که از تقریر صاحب تحفة المؤمنین و غیره معلوم میشود غله ای است که به فارسی ارزن و به هندی چینا نامند و صاحب مصطفوی نوشته که آن را به...
-
اردو
لغتنامه دهخدا
اردو. [ اُ ] (ترکی ، اِ) (زبان ...) نام زبانی که اکنون در پاکستان و هندوستان رایج است . اساس این زبان مختلط است . السنه ٔ هند و آریائی و فارسی هیچیک نمیتوانند ایجاد زبان مزبور را بخود منحصر دانند. از جهت لغات و صرف و نحو، اردو از این دو زبان استفاده ...