کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راک ماهور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راک ماهور
واژهنامه آزاد
راکِ ماهور دستگاه ماهور یکی از گسترده ترین دستگاه های موسیقی ایرانی است و در ردیف های گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد و به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود. این دستگاه دارای گوشه های متنوعی است که ب...
-
واژههای مشابه
-
تخت راک
لغتنامه دهخدا
تخت راک . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان بهمئی گرمسیر در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است که در سی وشش هزارگزی لک لک ، مرکز دهستان ، واقع است و 16 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دلی راک
لغتنامه دهخدا
دلی راک . [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه شهرستان اهواز، با 230 تن سکنه . واقع در 18 هزارگزی شرق ایذه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دین راک
لغتنامه دهخدا
دین راک . (اِخ ) دهی است از دهستان اندیکا بخش قلعه زراس شهرستان اهواز با 170 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
راک دره
لغتنامه دهخدا
راک دره . [ دَرْ رَ / رِ ] (اِخ ) نام دهی است از نواحی ده دشت کوه کیلویه . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
-
سرکوه راک
لغتنامه دهخدا
سرکوه راک . [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، برنج ، پشم ، انار و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
قلعه راک
لغتنامه دهخدا
قلعه راک . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جهانگیری بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز، واقع در 33هزارگزی شمال باختری مسجد سلیمان و یکهزارگزی خاوری شوسه ٔ مسجد سلیمان به لالی . موقع جغرافیایی آن کوهستانی است و هوای آن گرمسیری مالاریایی است . سکنه ٔ آ...
-
قلعه راک
لغتنامه دهخدا
قلعه راک . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 11هزارگزی جنوب باختری قلعه کلات مرکز دهستان و 46هزارگزی شمال شوسه ٔ آرو به بهبهان . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریایی است . سکنه ٔ آ...
-
راک اندرول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: rock-and-roll] (موسیقی) rāk[']androl نوعی موسیقی یا رقص با حرکات تند.
-
راک اند رل
لغتنامه دهخدا
راک اند رل . [ اَ رُ ] (انگلیسی ، اِ مرکب ) در انگلیسی «راک » به معنی جنباندن و «اند» بمعنی «و» و «رُل » بمعنی چرخاندن است که معنی کلی ترکیب «جنباندن و چرخاندن » می شود. و در اصطلاح رقص ، نوعی از رقص فرنگی است .
-
جستوجو در متن
-
مدگردی
لغتنامه دهخدا
مدگردی . [ م ُ گ َ ](حامص مرکب ) در موسیقی ، تغییر مایه و مقام ، مثلاً در موسیقی ایرانی رفتن از شور «لا» به شور «می » را تغییر مایه ، و رفتن از ماهور به «راک » را تغییر مقام گویند و مجموع این تغییرات بطور کلی مدگردی نامیده می شود. (فرهنگ فارسی معین )...
-
صفیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] safir ۱. صدای ممتدی که خالی از حروف هجا باشد و از میان دو لب یا از آلتی خارج شود.٢. سوت.٣. (موسیقی) نوعی ساز بادی.〈 صفیرِ راک: (موسیقی) گوشهای در دستگاه ماهور.〈 صفیر زدن: (مصدر متعدی) [قدیمی]۱. صدا زدن.۲. (مصدر لازم) سوت زدن؛ ...