کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راکد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
راکد
/rāked/
معنی
آرام و ثابت و بیحرکت؛ هرچیز به جا مانده و ایستاده در یکجا، مانند آب ایستاده که جاری و روان نباشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ایستا
۲. ایستاده، بیحرکت، ساکن، ناروان
۳. بیرونق، کاسد، کساد ≠ جاری، روان
دیکشنری
stagnant, static, tranquil
-
جستوجوی دقیق
-
راکد
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایستا ۲. ایستاده، بیحرکت، ساکن، ناروان ۳. بیرونق، کاسد، کساد ≠ جاری، روان
-
راکد
فرهنگ فارسی معین
(کِ) [ ع . ] (اِفا.) ایستاده ، بی حرکت .
-
راکد
لغتنامه دهخدا
راکد. [ ک ِ ] (ع ص ) ثابت و برجای از هر چیزی . (از تاج العروس ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آرام گرفته . (کنزاللغات ). ساکن ، مقابل جاری . (از متن اللغة). ج ، رواکد. (تاج العروس ) (متن اللغة). ایستاده مقابل جاری . (فرهنگ نظام ). آرام گی...
-
راکد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] rāked آرام و ثابت و بیحرکت؛ هرچیز به جا مانده و ایستاده در یکجا، مانند آب ایستاده که جاری و روان نباشد.
-
راکد
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: râket / veɂištuwa طاری: râket / išta طامه ای: veštâɂa طرقی: râket کشه ای: râket نطنزی: veštâɂa
-
راکد
دیکشنری فارسی به عربی
خامد , ما زال , مستتر , ممل
-
واژههای مشابه
-
dead side
بخش راکد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بخشی از فرودگاه یا باند فعال که از الگوی شدآمد یا محل پروازهای ورودی دور است
-
dead track
خط راکد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که از آن بهرهبرداری نمیشود یا بهندرت مورد بهرهبرداری قرار میگیرد
-
بایگانی راکد
دیکشنری فارسی به عربی
مشرحة
-
اب راکد
دیکشنری فارسی به عربی
بحيرة
-
راکد گذاردن
دیکشنری فارسی به عربی
قفل
-
جستوجو در متن
-
lentic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لختی، ابزی، وابسته به ابهای راکد، زیست کننده در ابهای راکد
-
stillwater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب راکد