کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه و چاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
wing walk
قدمراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطح علامتگذاریشده بر روی بخش فوقانی بال که افراد مجاز میتوانند با کفشهای نرم بر روی آن راه بروند
-
spermiduct
گُشنابراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجرای خروج گُشناب
-
TADC
مَهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← مرکز مدیریت هوایی راهکنشی
-
نصف راه
لغتنامه دهخدا
نصف راه . [ ن ِ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کاشان . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
راه حل
فرهنگ واژههای سره
راهکار، راه چاره
-
نیمه راه
لغتنامه دهخدا
نیمه راه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) وسط راه . در اثنای راه . در بین راه : سواری فرستم به نزدیک شاه بدان تا به پیش آیدت نیمه راه . فردوسی .- امثال : از نیمه راه ضرر برگشتن منفعت است .|| راه سنگ فرش شده . راه پیاده رو. (ناظم الاطباء). || (ص مرکب ) که...
-
یک راه
لغتنامه دهخدا
یک راه . [ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) رونده در یک جاده . (ناظم الاطباء). || (ق مرکب ) یک نوبت . یک بار.
-
busway
اتوبوسراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سوارهروِ مخصوص اتوبوس
-
lightning channel
آذرخشراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مسیری نامنظم در هوا که تخلیۀ آذرخشی در امتداد آن رخ میدهد
-
زهدانراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← زِهراه
-
trench 1
برشراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راه پدیدآمده بعد از حفر طولی زمین در سطح شیبدار
-
urethra
پیشابراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] لولهای که پیشاب را از مثانه به خارج حمل میکند
-
ring road
حلقهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی حلقوی پیرامون یک محوطه برای دسترسی به آن محوطه
-
taxi way
خَزشراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسیر مشخص خزیدن هواپیما برای ورود به باند یا خروج از آن
-
feeder road
راه فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راه منشعب از راه اصلی برای دسترسی به محلی خاص