کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راهگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
راهگان
/rāhgān/
معنی
۱. چیزی که در راه پیدا میکنند.
۲. آنچه مفت به دست میآید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
راهگان
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) رایگان .
-
راهگان
لغتنامه دهخدا
راهگان . (ص نسبی ) بر وزن و معنی رایگان . (از برهان ) (از آنندراج ) (انجمن آرا). رایگان . چیز مفت که درعوض و بدل آن چیزی نباید داد. (ناظم الاطباء). این کلمه مرکب است از «راه » بمعنی طریق و «گان » که پسوند نسبت است و غالباً «های » آن به «یاء» مبدل شود...
-
راهگان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹رایگان› [قدیمی] rāhgān ۱. چیزی که در راه پیدا میکنند.۲. آنچه مفت به دست میآید.
-
جستوجو در متن
-
رایگان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) rāy[e]gān ۱. چیزی که بدون پرداخت پول یا بدون رنج و زحمت بهدست آید؛ مفت؛ مجانی.۲. [عامیانه، مجاز] صمیمی.۳. (قید) بدون دریافت حقالزحمه.۴. ‹راهگان› [قدیمی] چیزی که در راه پیدا کنند.۵. [قدیمی، مجاز] پَست؛ بیارزش.
-
رایگان
لغتنامه دهخدا
رایگان . [ ی ْ / ی ِ ] (ص نسبی ) راهگان . هر چیز که در راه یابند. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (جهانگیری ). هر چیز مفت و چلمه که آن را عوض و بدلی نباید داد. (از برهان ) (ناظم الاطباء). مفت . (رشیدی ). چیزی که در راه یافت شود. (غیاث اللغات ). هر چیز بیم...
-
ی
لغتنامه دهخدا
ی . (حرف ) نشانه ٔ حرف سی و دوم یعنی آخرین حرف از الفبای فارسی و حرف بیست و هشتم از الفبای عربی و حرف دهم از الفبای ابجدی است . در حساب جُمَّل آن را دَه گیرند. نام آن «یا»، «یاء»، «ی » و «یی » است و در خط به صورتهای زیر نوشته و با اصطلاحات «ی تنها» چ...