کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راهزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
راهزن
/rāhzan/
معنی
دزدی که در بیابان و میان راه جلو مردم را میگیرد و اموال آنها را به زور میگیرد؛ قطاعالطریق؛ راهگیر؛ راهبند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دزد، راهبر، راهدار، رهزن، سارق، طرار، عیار، غارتگر، قاطعالطریق، گردنهبند
دیکشنری
bandit, brigand, highwayman
-
جستوجوی دقیق
-
راهزن
واژگان مترادف و متضاد
دزد، راهبر، راهدار، رهزن، سارق، طرار، عیار، غارتگر، قاطعالطریق، گردنهبند
-
راهزن
فرهنگ فارسی معین
(زَ)(ص فا.) 1 - دزدی که اموال مسافران را غارت می کند. 2 - نغمه خوان ، سرودگوی .
-
راهزن
لغتنامه دهخدا
راهزن . [ زَ ] (اِخ ) ده کوچکیست از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، واقع در 102هزارگزی شمال خاوری سعید آباد، سر راه مالرو گود احمد پسوجان . سکنه ٔ این ده 45 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
راهزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹رهزن› rāhzan دزدی که در بیابان و میان راه جلو مردم را میگیرد و اموال آنها را به زور میگیرد؛ قطاعالطریق؛ راهگیر؛ راهبند.
-
راهزن
دیکشنری فارسی به عربی
سارق , قاطع الطريق
-
واژههای همآوا
-
راه زن
لغتنامه دهخدا
راه زن . [ زَ ] (نف مرکب ) رهزن . قاطع طریق که راهبند و رهبند و راهدار و رهدار و رهزن نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). سارق . (یادداشت مؤلف ). قاطعالطریق . (دهار). دزد. (رشیدی ). راه بند. (بهار عجم ). دزد و قطاع الطریق . (ناظم الاطباء) (برهان ) (از شع...
-
جستوجو در متن
-
راه بُر
لهجه و گویش تهرانی
راهزن
-
آیشنه
واژهنامه آزاد
راهزن
-
سارق
فرهنگ واژههای سره
دزد، راهزن
-
حرامی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: حرامیّ] [قدیمی] harāmi دزد؛ راهزن.
-
bandits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهزنان، راهزن، قطاعالطریق
-
راه گیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹رهگیر› [قدیمی] rāgir کسی که سر راه مردم را میگیرد؛ راهگیرنده؛ راهزن.
-
چاپو چی
واژهنامه آزاد
ا.ص. Ĉāpu Ĉi: راهزن