کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راهبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
راهبه
/rāhebe/
معنی
= راهب
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
nun, sister, votary
-
جستوجوی دقیق
-
راهبه
فرهنگ فارسی معین
(هِ بِ) [ ع . راهبة ] (ص .) زن ترسای پارسا ج . راهبات .
-
راهبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: راهبَة، مؤنثِ راهب] rāhebe = راهب
-
راهبه
دیکشنری فارسی به عربی
ديني , راهبة
-
واژههای مشابه
-
راهبة
لغتنامه دهخدا
راهبة. [ هَِ ب َ ] (اِخ ) به روایت شیرویه پسر شهردار در کتاب «التجلی فی المنامات » نام زن پارسایی بوده است که در هنگام مرگ روی بسوی آسمان کرد و گفت : ای آنکه اعتماد من بر تست در زندگی و مرگم ، مرادر دم مرگ خوار نگردان و در گور دچار وحشت مساز. پس آنگا...
-
راهبة
لغتنامه دهخدا
راهبة. [ هَِ ب َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث راهب . زن ترسای پارسا و گوشه نشین . (ناظم الاطباء). || زن عابد و گوشه نشین . ج ، راهبات . رواهب . (از اقرب الموارد). مؤنث راهب . زنی که از مردم ببرد و برخدای روی آرد و در دیر خود بعبادت خدای بپردازد. ج ،راهبات . ر...
-
راهبة
دیکشنری عربی به فارسی
راهبه , زن تارک دنيا
-
جستوجو در متن
-
nuns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهبه ها، راهبه، زن تارک دنیا
-
زن تارک دنیا
دیکشنری فارسی به عربی
راهبة
-
vestals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vestals، راهبه
-
nun's habit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادت راهبه
-
cloistress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، راهبه
-
nun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهبه، زن تارک دنیا
-
prioress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اولویت، راهبه، رئيسه صومعه