کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رانندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رانندگی
/rānandegi/
معنی
شغل و عمل راننده.
فرهنگ فارسی عمید
فعل
بن گذشته: رانندگی کرد
بن حال: رانندگی کن
دیکشنری
drive, driving, steerage, traffic
-
جستوجوی دقیق
-
رانندگی
فرهنگ فارسی معین
(نَ دِ) (حامص .) عمل و شغل راننده .
-
رانندگی
لغتنامه دهخدا
رانندگی . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (حامص ) حالت وچگونگی راننده . || عمل راننده . کار راننده . راندن وسائط نقلیه و جز آن . || فن راندن وسایط نقلیه . اصول و قواعد راندن ماشین و جز آن .
-
رانندگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) rānandegi شغل و عمل راننده.
-
واژههای مشابه
-
رانندگی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سائق
-
علائم راهنمایی و رانندگی
فرهنگ واژههای سره
نشانه های راهنمایی و رانندگ
-
drinking-driving, drunken driving, drink-driving
رانندگی در حال مستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] رانندگی درحالیکه فرد تحت تأثیر الکل است متـ . مسترانی
-
driving under the influence, DUI, driving while intoxicated, DWI, drugged driving
رانندگی در حال نشئگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] رانندگی درحالیکه فرد تحت تأثیر مواد یا الکل یا برخی داروهاست متـ . نشئهرانی
-
مقررات راهنمایی و رانندگی
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتُ الْمُرُورِ
-
قوانین راهنمایی و رانندگی
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتُ الْمُرُورِ
-
ضوابط راهنمایی و رانندگی
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتُ الْمُرُورِ
-
آیین نامه راهنمایی و رانندگی
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتُ الْمُرُورِ
-
جستوجو در متن
-
إجراءاتُ الْمُرُورِ
دیکشنری عربی به فارسی
مقررات راهنمايي و رانندگي , قوانين راهنمايي و رانندگي , ضوابط راهنمايي و رانندگي , آيين نامه راهنمايي و رانندگي
-
lettrure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رانندگی