کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
راند
معنی
[ فر. ] (اِ.) دور بازی ، مرحله ای از یک مسابقه .
فرهنگ فارسی معین
فعل
بن گذشته: راند
بن حال: ران
دیکشنری
osmosis
-
جستوجوی دقیق
-
راند
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) دور بازی ، مرحله ای از یک مسابقه .
-
راند
دیکشنری عربی به فارسی
مرز , کنار , حاشيه , لبه , برامدگي لبه طبقات سنگ , نوار , تسمه ء اهني , تکه دراز گوشت , بصورت نوار يا تسمه دراوردن
-
راند
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bešrunâ طاری: bešrunâ طامه ای: boyrund طرقی: bešrânâ / bešrâmâ کشه ای: bešrâmâ نطنزی: bašrund / bašrunâ
-
واژههای مشابه
-
moveout, stepout
برونراند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اختلاف زمان رسیدِ موج به لرزهیابهای واقع در فاصلههای مختلف از چشمه
-
عقب راند
دیکشنری فارسی به عربی
أَجْلي
-
backhand welding, backward welding
جوشکاری پسراند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] روشی در جوشکاری گازی که در آن ابزار جوشکاری در جهت مخالف پیشرفت جوشکاری حرکت میکند متـ . جوشکاری راستراند rightward welding
-
forehand welding, forward welding
جوشکاری پیشراند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] روشی در جوشکاری گازی با دست که در آن شعله را بر روی محل جوشنداده حرکت میدهند متـ . جوشکاری چپراند leftward welding
-
جوشکاری چپراند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] ← جوشکاری پیشراند
-
rightward welding
جوشکاری راستراند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] ← جوشکاری پسراند
-
normal moveout velocity, NMO velocity
سرعت برونراند بهنجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] سرعتی برای تصحیح برونراند بهنجار در نگاشتهای هممیاننقطه
-
normal moveout
برونراند بهنجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اختلاف زمانهای رسیدِ موج بازتابی به هر لرزهیاب با بازتاب عمودی
-
dip moveout
برونراند شیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تغییر در زمان رسیدِ موج بازتابی براثر شیب سطح بازتابنده
-
همه را با یک چوب راند
دیکشنری فارسی به عربی
أَتَي علي الأَخضَرِ و اليابِِس