کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رافضون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رافضون
لغتنامه دهخدا
رافضون . [ ف ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رافض . (المنجد). ج ِ رافض بمعنی شیعه . (از عیون الاخبار). رجوع به رافضی شود.
-
جستوجو در متن
-
رافض
لغتنامه دهخدا
رافض . [ ف ِ ] (ع ص ) تارک و ماننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از المنجد). ترک کننده چیزی . (ناظم الاطباء). ترک کننده . (فرهنگ نظام ) : من ترا اندر دو عالم حافظم طاغیان را از حدیثت رافضم . مولوی . || اندازنده آنکه می اندازد: رفض الشی ٔ؛ انداخت آن چ...
-
رافضة
لغتنامه دهخدا
رافضة. [ ف ِ ض َ ] (اِخ ) شیعه . (عیون الاخبار). فرقه ای از یاران شیعه است . (از اقرب الموارد) (از المنجد). جماعتی از شیعیان که با زیدبن علی بن حسین (رض ) بیعت کردند، سپس به او گفتند ازشیخین تبرا کن ، او خودداری کرد و گفت آنان وزیران جد من بودند، پس ...