کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راغب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
راغب پاشا
لغتنامه دهخدا
راغب پاشا. [ غ ِ ] (اِخ ) از وزرای بنام عثمانی بود که بسمت سفارت عثمانی در فرانسه و ایران و آنگاه به نیابت نخست وزیری منصوب گشت ، پس از آن در عهد سلطان مصطفی خان چهارم بمقام وزارت رسید. وی بیشتر دوران زندگی خود را در تبعید بسر برد و در سال 1244 هَ . ...
-
راغب پاشا
لغتنامه دهخدا
راغب پاشا. [ غ ِ ] (اِخ ) نام او محمد و به قوجه راغب (راغب پیر) بیشتر مشهور بوده است . او از اعاظم و بزرگان ادبا و شعرا بود و به مقام نخست وزیری نیز رسید. راغب بسال 1110 هَ . ق . در استانبول متولد شد و چون پدرش از نویسندگان بود و خود نیز استعداد طبیع...
-
راغب تبریزی
لغتنامه دهخدا
راغب تبریزی . [ غ ِ ب ِ ت َ ] (اِخ ) نامش کلب حسین بود و دارای دیوانی است . برخی از آثار او در «نگارستان سخن » و «آتشکده ٔ آذر ص 29» آمده است . در کتاب ، دانشمندان آذربایجان ص 157» و «روز روشن ص 235» نیز بنقل از مجمعالخواص از راغب ذکری رفته است ولی د...
-
راغب تبریزی
لغتنامه دهخدا
راغب تبریزی . [ غ ِ ب ِ ت َ ] (اِخ ) نامش کلب علی و خود از شاعران تبریز بود و بر طبق نوشته ٔ «دانشمندان آذربایجان ص 157» پس از کشتار تبریز بگیلان مهاجرت کرد و بدربار خان احمد پادشاه گیلان پیوست ، ولی پس از مدتی در ضمن قصیده ای او را هجو کرد. دیوان شع...
-
راغب خادم
لغتنامه دهخدا
راغب خادم . [ غ ِ دِ ] (اِخ ) خادم راضی باللّه خلیفه ٔ عباسی و بسیار موردتوجه و اعتماد وی بود. رجوع به فهرست الاوراق شود.
-
راغب شدن
لغتنامه دهخدا
راغب شدن . [ غ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رغبت کردن . متمایل شدن . مایل گشتن . علاقه مند شدن : راغب دنیا مشو که هیچ نیرزدهردو جهان پیش چشم همت عالی .سعدی .
-
راغب شیرازی
لغتنامه دهخدا
راغب شیرازی . [ غ ِ ب ِ ] (اِخ ) کلب حسین بیگ از اهل شیراز بود و این شعر از اوست :صد نامه نوشتیم و جوابی ننوشتی این هم که جوابی ننویسند جوابیست .(از آتشکده ٔ آذر چ بمبئی ص 30).
-
راغب شیرازی
لغتنامه دهخدا
راغب شیرازی . [ غ ِ ب ِ ] (اِخ ) میرزا غلامحسین معروف به راغب شیرازی در اوایل قرن حاضر (چهاردهم هجرت ) می زیست و از شعرای شیراز بود. از اوست :دمی در خلوتی با دلستانی به از عمری است اندر گلستانی تنم از مویه شد چون موی باریک ز تاب طره ٔ لاغر میانی چو ک...
-
راغب قمی
لغتنامه دهخدا
راغب قمی . [ غ ِ ب ِ ق ُ ] (اِخ ) (یا راغب کاشانی ) حکیم عبداﷲ پسر حکیم اسماعیل از افاضل قرن یازدهم هجرت بود و اوایل دوازدهم را نیز دریافت و در اکثر علوم متداول ، ماهر بود و اغلب خطوط را خوب مینوشت و شعر خوب میگفت . او نخست به راغب متخلص بود ولی در ا...
-
راغب کردن
لغتنامه دهخدا
راغب کردن . [ غ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تشویق کردن . متمایل ساختن . انعاس ؛ راغب کردن . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به راغب گردانیدن شود.
-
راغب گردانیدن
لغتنامه دهخدا
راغب گردانیدن . [ غ ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) برغبت آوردن . راغب کردن . متمایل ساختن . ارغاب ؛ راغب گردانیدن . ترغیب ؛ راغب گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به راغب کردن شود.
-
راغب گردیدن
لغتنامه دهخدا
راغب گردیدن . [ غ ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) راغب شدن . مایل شدن .علاقمند شدن . و رجوع به راغب گشتن و راغب شدن شود.
-
راغب گشتن
لغتنامه دهخدا
راغب گشتن . [ غ ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) راغب شدن . متمایل گشتن . علاقمند شدن . و رجوع به راغب شدن و راغب گردیدن شود.
-
راغب لکهنوی
لغتنامه دهخدا
راغب لکهنوی . [ غ ِ ب ِ ل َ هََ ن َ ] (اِخ ) میرزا سبحان قلی بیگ متخلص و معروف به راغب لکهنوی ، از دوستان سعادتیار «رنگین » بوده است . مؤلف روز روشن در ص 235 از وی شعری آرد و گوید که او غیر از «راغب لکهنوی » شاعر،شاگرد علی محمد باقر منیر بوده است . ...
-
راغب هندی
لغتنامه دهخدا
راغب هندی . [ غ ِ ب ِ هَِ ] (اِخ ) میرمبارک بن سید عاصم بن عبداﷲ و نیاکان وی از قصبه ٔ امام میباشند که از نواحی بلخ است ولی ابتدا در دکن و سپس در مدرس رحل اقامت افکندند راغب بسال 1203 هَ . ق . در مدرس دیده بر جهان گشود. وی غیر از دیوان شعر دو مثنوی ب...