کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راسک
لغتنامه دهخدا
راسک . (اِخ ) زبانشناس دانمارکی که در سال 1787 م . در براندکیلد که در نزدیکی جزیره ٔ فیونی قرار دارد تولد یافت و در سال 1832 م . در کپنهاک درگذشت . وی در سال 1818 م . سفری به هند کرد و بسیاری از نسخ کتابهای خطی ایرانی و بودایی را بدست آورد و بهمراه خ...
-
راسک
لغتنامه دهخدا
راسک . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رمشک که در بخش کهنوج شهرستان جیرفت و در 135هزارگزی جنوب خاوری کهنوج و 5هزارگزی جنوب راه مالرو کهنوج به رمشک واقع است . سکنه ٔآن ده تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
راسک
لغتنامه دهخدا
راسک . (اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان ایرانشهر است . این بخش در جنوب خاوری ایرانشهر و در کنار مرز پاکستان واقعو حدود آن بشرح زیر است : از طرف شمال به بخش سرباز و بخش سیب سوران ، از طرف خاور بمرز پاکستان ، از جنوب به بخش دشتیاری از شهرستان چاه...
-
راسک
لغتنامه دهخدا
راسک . [ ] (اِخ ) قصبه ای در ناحیه ٔ جروج است که در منطقه ٔ سند در هندوستان واقع شده . (حدود العالم ص 74).
-
راسک
لغتنامه دهخدا
راسک . [ س ِ ] (اِخ ) از مشهورترین شهرهای مکران است . منطقه ٔ بسیار گرم و دهستانی بنام خروج دارد. (از معجم البلدان ). در خصوص شهرهای دیگر مکران جغرافی نویسان اسلامی چنانکه گفته شده فقط به ثبت نام آنها اکتفا کرده اند...شهر راسک در قرون وسطی بسبب حاصلخ...
-
واژههای مشابه
-
راسک و پیشین
لغتنامه دهخدا
راسک و پیشین . [ ک ُ ] (اِخ ) طایفه ای است از طوایف ناحیه ٔ مکران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 101). رجوع به راسک یکی از بخشهای پنجگانه ... شود.
-
جستوجو در متن
-
گل پشت
لغتنامه دهخدا
گل پشت . [ گ ُ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشین بخش راسک شهرستان ایرانشهر واقع در 10000گزی جنوب راسک ، کنار راه فرعی راسک به پیشین . هوای آن گرم و دارای 500 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ومحصول آن غلات ، خرما و برنج است . شغل اهالی زراعت و راه آ...
-
چراگان
لغتنامه دهخدا
چراگان . [ چ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پیشین بخش راسک شهرستان ایرانشهر که در یک هزارگزی باختر راسک کنار راه سرباز به پیشین واقع شده و30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
جروج
لغتنامه دهخدا
جروج . [ ] (اِخ ) ناحیتی از سند و شهر بهلبره از این ناحیت است و راسک ، قصبه ٔ ناحیت جروج است . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 125).
-
جکگور
لغتنامه دهخدا
جکگور. [ ج ِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشین بخش راسک شهرستان ایرانشهر در 16هزارگزی جنوب راسک . کنارراه فرعی راسک به پیشین ، کوهستانی و گرمسیر است و سکنه ٔ آن 320 تن اند. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و خرما و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله د...
-
بافتان
لغتنامه دهخدا
بافتان . (اِخ ) دهی است جزء دهستان پیشین بخش راسک شهرستان ایرانشهر که در 10 هزارگزی جنوب راسک بر کنار راه فرعی راسک به پیشین واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و گرمسیر و دارای 80 تن سکنه ، آب آنجا از رودخانه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و خرما و...
-
کوتک
لغتنامه دهخدا
کوتک . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیشین است که در بخش راسک شهرستان ایرانشهر است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
تلارسر
لغتنامه دهخدا
تلارسر. [ ت َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیشین است که در بخش راسک شهرستان سراوان واقع است و250تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).