کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رازقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رازقی
/rāzeqi/
معنی
۱. (زیستشناسی) گلی سفید، کوچک، پرپر، و خوشبو که از آن عطر میگیرند
۲. (زیستشناسی) نوعی انگور با دانههای ریز.
۳. [قدیمی] خمر؛ شراب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رازقی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ. ص .) 1 - نام گلی است سفید و کوچک و پرپر و خوشبو که از آن عطر هم می گیرند. 2 - نوعی انگور که دانه های ریز دارد.
-
رازقی
لغتنامه دهخدا
رازقی . [ زِ ] (ع ص نسبی ) منسوب به رازق . || ضعیف . (اقرب الموارد). سست و ضعیف از هر چیزی . (منتهی الارب ).
-
رازقی
لغتنامه دهخدا
رازقی . [ زِ ] (اِ) زنبق سفید. (برهان ) (ناظم الاطباء). زنبق . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 170). || سوسن سفید. (برهان ) (ناظم الاطباء) (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 170). یک قسم گلی است سفید و بغایت خوشبو. (ناظم الاطباء). ابن بیطار آرد: امین الدولةبن ا...
-
رازقی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] rāzeqi ۱. (زیستشناسی) گلی سفید، کوچک، پرپر، و خوشبو که از آن عطر میگیرند۲. (زیستشناسی) نوعی انگور با دانههای ریز.۳. [قدیمی] خمر؛ شراب.
-
واژههای مشابه
-
گل رازقی
لغتنامه دهخدا
گل رازقی . [ گ ُ ل ِ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از گلهای بسیار معطر و خوشبوست که به سوسن سفید معروف است . رجوع به رازقی شود.
-
کرم رازقی
لغتنامه دهخدا
کرم رازقی . [ ک َ م ِ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ابن البیطار گمان می کند رازقی سوسن ابیض است ، یعنی یاس و چنین نیست چه یاس مضاعف یعنی پُرپَر نیست و کرم رازقی همان گل رازقی امروز است که آن را به گل یاس پیوند کنند و شبیه به رز است و از آن رو آن را ک...
-
جستوجو در متن
-
رزقی
واژهنامه آزاد
همان رازقی می باشد که معنی گل سفید می دهد
-
سمن سا
واژهنامه آزاد
"سمن "(SAMAN) همان گل رازقی و " سا" پسوند شباهت است. "سمن سا" به معنی شبیه گل رازقی نامی دخترانه است. که در مجموع زیبا و خوشبو چون گل رازقی معنی می دهد.
-
سمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman) نام گیاهی (رازقی) ، یاسمن ؛ (در قدیم) (به مجاز) چهرهی سفید و لطیف و همینطور بوی خوش .
-
خزری
لغتنامه دهخدا
خزری . [ خ َ ] (اِ) نام میوه ای است : رازقی و ملاحی و خزری بوزری و گلابی و شکری .نظامی .
-
نوربخش
لغتنامه دهخدا
نوربخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) روشنی دهنده . روشنی بخشاینده . (ناظم الاطباء) : مدبر همه خلق است و کردگار جهان ضیادهنده ٔ شمس است و نوربخش قمر. فرخی .چون کف تو رازقی است نورده و نوربخش نان سپید فلک آب سیاه است و سم .خاقانی .
-
سم
لغتنامه دهخدا
سم . [ س َ ] (ع اِ) تلفظ فارسی یعنی زهر : تفاوتست بسی در سخن کز او بمثل یکی مبارک نوش و یکی کشنده سمست . ناصرخسرو(دیوان چ تقوی ص 89).اگر داد و بیداد دارو شوندبود داد تریاق وبیداد سم . ناصرخسرو.چون کف تو رازقی است نورده و نوربخش نان سپید فلک آب سیاهست...
-
شکری
لغتنامه دهخدا
شکری . [ ش َ ک َ / ش َک ْ ک َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به شکر: رنگ شکری (رنگی بین کرم و زرد). سفید مایل به زردی . به رنگ شکر. (از یادداشت مؤلف ). رنگ زرد کمرنگ و خاکی رنگ . (از ناظم الاطباء). نام رنگ سرخ ، و بعضی گویند رنگی که زردی اش بسیار باشد و قدری...