کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رادیکال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رادیکال
/rādikāl/
معنی
۱. (شیمی) بنیان.
۲. ریشه و اصل کلمه.
۳. (ریاضی) علامت جذر و کعب.
۴. (صفت) (سیاسی) طرفدار اصلاحات اساسی در امور کشور برای آسایش مردم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اساسی، ریشهای
۲. ریشه ≠ توان، قوه
برابر فارسی
ریشگ
دیکشنری
radical
-
جستوجوی دقیق
-
رادیکال
واژگان مترادف و متضاد
۱. اساسی، ریشهای ۲. ریشه ≠ توان، قوه
-
رادیکال
فرهنگ واژههای سره
ریشگ
-
radical
رادیکال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ریشه n ام یک عدد یا یک عبارت که با علامت √ نشان داده میشود
-
رادیکال
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (ص .) 1 - ریشه ای ، اساسی . 2 - طرف دار اصلاحات کامل در امور کشور. 3 - دراصطلاح ریاضی : علامت جذر و کعب . 4 - ریشة n ام یک عدد یا یک عبارت که با علامت ّنشان داده شود.
-
رادیکال
لغتنامه دهخدا
رادیکال . (فرانسوی ص ، اِ) بمعانی :ریشه ای ، اصلی ، اساسی . (فرهنگ نفیسی ). || در اصطلاح ریاضی عبارتست از ریشه ٔ عددی و علامت آن در ریاضی به این شکل aǼ n است . مثلا اگر بنویسیم aaǼ منظور آن است که عددی بدست آوریم که اگر آن را n بار در خود ضرب کنیم عد...
-
رادیکال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: radical] rādikāl ۱. (شیمی) بنیان.۲. ریشه و اصل کلمه.۳. (ریاضی) علامت جذر و کعب.۴. (صفت) (سیاسی) طرفدار اصلاحات اساسی در امور کشور برای آسایش مردم.
-
رادیکال
واژهنامه آزاد
تندرو سیاسی و اجتماعی
-
واژههای مشابه
-
radical ion
یون رادیکال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مولکولی که الکترون زوجنشده دارد و درعینحال دارای بار منفی کامل است
-
nilpotent radical
رادیکال پوچتوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرگروه تولیدشده با همۀ زیرگروههای نرمال پوچتوان یک گروه دلخواه
-
علا مت رادیکال
دیکشنری فارسی به عربی
راديکالي
-
رادیكال (طرفدار اصلاحات سیاسى)
دیکشنری فارسی به عربی
الراديكال
-
جستوجو در متن
-
radicalness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیکال بودن
-
radicating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیکال کردن