کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رادوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رادوف
لغتنامه دهخدا
رادوف . (اِخ ) نام مردی از ابی عباد. (منتهی الارب ).
-
رادوف
لغتنامه دهخدا
رادوف . (ع اِ) خطهای پیه . (از اقرب الموارد). || شاخ فزونی که از تنه ٔ خرمابن برآمده باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، روادیف . (منتهی الارب ). و نیز رجوع به رادفة شود.
-
جستوجو در متن
-
روادیف
لغتنامه دهخدا
روادیف . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رادوف . (منتهی الارب ). رجوع به رادوف شود.
-
رادفة
لغتنامه دهخدا
رادفة. [ دِ ف َ ] (ع ص ) در پی درآینده . || (اِ)شاخ فزونی که از تنه ٔ خرمابن برآمده باشد. (منتهی الارب ). رادوف . (اقرب الموارد). || پیه . ج ، روادف . (منتهی الارب ). رادوف . (اقرب الموارد). رجوع به رادوف شود. || خطهای پیه . (از اقرب الموارد). خطوط چ...
-
روادف
لغتنامه دهخدا
روادف . [ رَ دِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رادفة. (منتهی الارب ). ج ِ رادفة و رادوف . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه ). رجوع به رادفة و رادوف شود. - حروف روادف ؛ ث ، خ ، ذ، ض ، ظ، غ را حروف روادف گویند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به هر یک از حروف مذکور شود.