کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راحتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
راحتی
/rāhati/
معنی
۱. راحت بودن.
۲. (صفت نسبی، منسوب به راحت) ویژگی آنچه در استفاده از آن، آسایش وجود دارد: لباس راحتی.
۳. (اسم) نوعی مبل.
۴. (اسم) = راحتالحلقوم
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آرامش، آرمیدگی، آسایش، آسودگی، خاطرجمعی، رفاه ≠ تعب، ناراحتی
برابر فارسی
آسان
دیکشنری
comfort, convenience, coziness, ease, easiness, easy, homeliness, homeyness
-
جستوجوی دقیق
-
راحتی
واژگان مترادف و متضاد
آرامش، آرمیدگی، آسایش، آسودگی، خاطرجمعی، رفاه ≠ تعب، ناراحتی
-
راحتی
فرهنگ واژههای سره
آسان
-
راحتی
لغتنامه دهخدا
راحتی . (ح َ) (حامص ) (مأخوذ از راحت عرب و یاء مصدری متداول در زبان فارسی ) آسایش . (آنندراج ).- کفش راحتی ؛ دم پایی .|| طشت متوضا. (آنندراج ). || چراغی است که پایه ها دارد وآن را چراغپایه ٔ راحتی گویند. (آنندراج ).
-
راحتی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] rāhati ۱. راحت بودن.۲. (صفت نسبی، منسوب به راحت) ویژگی آنچه در استفاده از آن، آسایش وجود دارد: لباس راحتی.۳. (اسم) نوعی مبل.۴. (اسم) = راحتالحلقوم
-
راحتی
دیکشنری فارسی به عربی
اغاثة , راحة ، اِرتياحٌ
-
راحتی
لهجه و گویش تهرانی
دمپائی
-
راحتی
واژهنامه آزاد
راحَتی یعنی قیف
-
واژههای مشابه
-
ride quality
راحتی سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میزان آسودگی و رضایتی که مسافر در یک وسیلۀ نقلیۀ درحالحرکت ازلحاظ شدت و بسامد ارتعاش، تاب، غلت، تکان ناشی از تغییر آهنگ شتاب و جز آن احساس میکند
-
وسایل راحتی
دیکشنری فارسی به عربی
اسکان
-
کفش راحتی
دیکشنری فارسی به عربی
صندل , نعال
-
صندلی راحتی
دیکشنری فارسی به عربی
غرفة الجلوس
-
راحتی بخش
دیکشنری فارسی به عربی
معزي
-
کفش راحتی بی پاشنه
دیکشنری فارسی به عربی
جورب
-
راحتی و شادکامی
فرهنگ گنجواژه
خوشی.