کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راتینج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
راتینج
/rātinaj/
معنی
= راتیانج
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
راتینج
لغتنامه دهخدا
راتینج . [ ن َ ] (اِ) راتیاج و رتیاج رخینه ، رخنیه و رشینه صمغ صنوبر است و آن سه نوع بود یک نوع روان بود که منعقد نشود و یک نوع صلب بود و سیاه و نوع سیم صلب بود بعد از آن که به آتش پخته باشند آن را فلفونیا خوانند و در زبان شیرازی زنگباری خوانند و بهت...
-
راتینج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] (زیستشناسی) [قدیمی] rātinaj = راتیانج
-
جستوجو در متن
-
صمغالتنوب
لغتنامه دهخدا
صمغالتنوب . [ ص َ غُت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) راتینج . صمغ صنوبر صغیر. رجوع به راتینج و صمغالصنوبر شود.
-
شلم صنوبر
لغتنامه دهخدا
شلم صنوبر. [ ش َ ل َ ص َ ب َ ] (اِمرکب ) راتینج . (ریاض الادویة). رجوع به راتینج شود.
-
فوسیما
لغتنامه دهخدا
فوسیما. (معرب ، اِ) راتینج است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
ریتانج
لغتنامه دهخدا
ریتانج . [ ن َ ] (اِ) سقز و صمغ درخت صنوبر. (ناظم الاطباء). به معنی راتینج است که نوعی از صمغ درخت صنوبر باشد. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به راتینج شود.
-
رشینه
لغتنامه دهخدا
رشینه . [ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ) صمغ درخت صنوبر و راتینج و تربانتین . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (ناظم الاطباء). راتیانج باشد و بعضی گویند راتینج به این معنی عربیست و بعضی گفته اند رومی است ، اﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ). راتینج . راتیانج . علک . رجینه . صمغ...
-
ابیشون
لغتنامه دهخدا
ابیشون . [ اَ ] (اِ) بیونانی راتینج است . (مخزن الأدویة). رجوع به ابیتون شود.
-
راتین
لغتنامه دهخدا
راتین .(ع اِ) صمغی است که روئین سازان بدان ظرف را پیوند کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به راتینج شود.
-
شجر
لغتنامه دهخدا
شجر. [ ش َ ج َ ] (اِ) اسم راتینج است . (مخزن الادویه ). نوعی از راتیانج است که به آتش پخته باشند و او را قیقهر نیز نامند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
ابیتون
لغتنامه دهخدا
ابیتون . [ ] (اِ) بیونانی راتینج است . رجوع به ابیشون شود. و البته یکی مصحف دیگری یا هردو مصحف کلمه ٔ ثالثی باشند.
-
رخینه
لغتنامه دهخدا
رخینه . [ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ) رشینه که صمغ درخت صنوبر است . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). رشینه و صمغ درخت صنوبر و راتینج . (ناظم الاطباء). به معنی رشینه است که صمغ درخت صنوبرباشد و به عربی راتینج خوانند و بعضی گویند راتینج لغتی است ...
-
قلفونیا
لغتنامه دهخدا
قلفونیا. [ ق ُ ] (معرب ، اِ) نوعی از صمغ درخت صنوبر باشد و آن را به فارسی زنگ باری گویند به سبب آنکه بسیار سیاه است و به عربی علک یابس خوانند. (برهان ) (آنندراج ). و بعضی گفته اند صمغ صنوبر بری است که به یونانی قوفا نامند و آن صمغ راتینج است که خودبخ...
-
رجینه
لغتنامه دهخدا
رجینه . [ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ) رشینه . راتینج . راتیانج . علک . (یادداشت مؤلف ). صمغالصنوبر. (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 171).