کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رابطه نامشروع جنسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رابطه نامشروع جنسی
دیکشنری فارسی به عربی
الفة
-
واژههای مشابه
-
رابطة
لغتنامه دهخدا
رابطة. [ ب ِ طَ ] (اِخ ) دختر حارث بن جبلةبن عامربن کعب قریشی بود. تیمی بن اسحاق در زمره ٔ کسانی که به حبشه مهاجرت کرده اند نام او را آورده و گفته است اسم او رابطة بوده است و در موقع بازگشت از حبشه در راه هلاک شد. (الاصابة قسم اول از جزء هشتم ص 78).
-
رابطة
لغتنامه دهخدا
رابطة. [ ب ِ طَ ] (اِخ ) دختر حبان بن عنزةبن ناشرة. از اسیران هوازن . پیغمبر او را به علی بخشید پس علی بن ابیطالب قسمتی از قرآن را به او تعلیم کرد. ابن اسحاق در روایت یونس بن بکیر از او یاد کرده است . (الاصابة قسم اول ).
-
رابطة
لغتنامه دهخدا
رابطة. [ ب ِ طَ ] (اِخ ) دختر سفیان بن حارث خزاعی . زن قدامةبن مظعون بوده است . (الاصابة قسم اول از جزء هشتم ص 78).
-
رابطة
لغتنامه دهخدا
رابطة. [ ب ِ طَ ] (اِخ ) دختر عبداﷲ و زن عبداﷲبن مسعود بوده است . (قسم اول از جزء هشتم الاصابة).
-
رابطة
لغتنامه دهخدا
رابطة. [ ب ِ طَ ] (اِخ ) دختر کرامت مذحجی بوده است و طبرانی در کتاب کبیر حدیثی از قول پیغمبر ازاو نقل کرده است . (استیعاب قسم اول از جزء هشتم ).
-
رابطة
لغتنامه دهخدا
رابطة. [ ب ِ طَ ] (ع اِ) علاقه و آنچه بدان چیزی را بچیزی بندند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). علقه و وصله . (از اقرب الموارد). || هر چیزی که بستگی بچیز دیگر داشته باشد. || سلسله و زنجیر. || کلمه ٔ پاورقی یعنی کلمه ای که در پایین صفحه نویسند و بعین ه...
-
رابطة
دیکشنری عربی به فارسی
شرکت , انجمن , معاشرت , اتحاد , پيوستگي , تداعي معاني , تجمع , اميزش , قيد , پيوند , بهم پيوستن , پيوند دادن
-
reflexive relation
رابطۀ بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رابطهای دوتایی در یک مجموعه بهطوریکه هر عنصر مجموعه، آن رابطه را با خودش داشته باشد
-
irreflexive relation, antireflexive relation
رابطۀ پادبازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رابطهای مانندr در مجموعهای مفروض بهطوریکه هیچ عضو مجموعه رابطۀr با خود نداشته باشد
-
Parseval relation
رابطۀ پارسوال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← اتحاد پارسوال
-
dispersion relation
رابطۀ پاشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] رابطۀ بین عدد موج و بسامد زاویهای
-
transitive relation
رابطۀ ترایا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رابطهای دوتایی مانند R در یک مجموعه بهطوریکه اگر aRb و bRc آنگاه aRc
-
attenuation relationship
رابطۀ تضعیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] رابطهای ریاضی که پارامتری از جنبش زمین، مانند اوج شتاب زمین را به پارامترهای چشمه و مسیر انتشار موجهای زمینلرزه نسبت میدهد