کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رابر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رابر
لغتنامه دهخدا
رابر. [ ب َ ] (اِخ ) موضعی است در کوههای دوهزار مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 153).
-
رابر
لغتنامه دهخدا
رابر. [ ب ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 36 هزارگزی خاور بافت انتهای راه فرعی بافت به رابر. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 3314 تن است . آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات وحبوبات و میوه های آن به خوبی...
-
رابر
لغتنامه دهخدا
رابر. [ ب ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش بافت شهرستان سیرجان . این دهستان در شمال خاوری بافت واقع و حدود آن بشرح زیر است : از طرف شمال به دهستان قلعه عسکر، از طرف خاور به بخش ساردوئیه ، از جنوب به دهستان کوشک و از باختر به دهستان بزنجان . محلی کوهست...
-
جستوجو در متن
-
اسکروده
لغتنامه دهخدا
اسکروده . [ ] (اِخ ) نام قریه ای بکرمان و آب آن از رود رابر است .
-
گریتان
لغتنامه دهخدا
گریتان . [ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان ، واقع در 45000گزی شمال خاوری بافت و سر راه مالرو جواران به رابر. دارای 10 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
گورزرد
لغتنامه دهخدا
گورزرد. [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 37000 گزی شمال خاوری بافت و سر راه مالرو رابر به سیدمرتضی . سکنه ٔ آن 15 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
تاج آباد
لغتنامه دهخدا
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی از دهستان رابر، بخش بافت شهرستان سیرجان ، 42 هزارگزی شمال خاوری بافت . سر راه آن مالرو است . جواران به رابر دارای 30 تن سکنه می باشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دریائی
لغتنامه دهخدا
دریائی . [ دَرْ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان . واقع در 38هزارگزی شمال خاوری بافت و سر راه مالرو رابر به سید مرتضی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
داسک آباد
لغتنامه دهخدا
داسک آباد. [ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان . واقع در 35هزارگزی شمال خاوری بافت . سر راه فرعی رابر به زنجان . دارای 12 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دارنجان
لغتنامه دهخدا
دارنجان . [ رِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان . که در 37هزارگزی شمال خاوری بافت و باختر راه مالرو لاله زار به رابر واقع و سکنه آن 15 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
سبیل بند
لغتنامه دهخدا
سبیل بند. [ س ِ بی ب َ ] (اِ مرکب ) نوعی پارچه ای که سبیل رابر آن بندند تا شکل مخصوص گیرد. (یادداشت مؤلف ).
-
pone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرود، قلنبه، نان بیضی شکلارد ذرت، نان شیر مال، کسیکه ورق بازی رابر میزند
-
pones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پونه، قلنبه، نان بیضی شکلارد ذرت، نان شیر مال، کسیکه ورق بازی رابر میزند
-
يُطْلِعَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
که شما را با اطلاع کند - که شما را آگاه کند (عبارت "مَا کَانَ ﭐللَّهُ لِيُطْلِعَکُمْ عَلَى ﭐلْغَيْبِ" يعني : خدا بر آن نيست كه شما رابر غيب آگاه كند)