کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رئوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رئوس
/ro'us/
معنی
= رٲس
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رئوس
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ ع . رُؤس ] (اِ.) جِ رأس . 1 - سرها. 2 - اصول .
-
رئوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: رؤوس، جمعِ رٲس] ro'us = رٲس
-
واژههای مشابه
-
رئوس مطالب
فرهنگ واژههای سره
سرنوشتارها، سرنوشتار ها
-
جستوجو در متن
-
survey network, survey net
شبکۀ برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شبکهای که رئوس آن ایستگاههای برداشت است
-
epitome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلاصه، خلاصه رئوس مطالب
-
recapitulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع کردن، رئوس مطالب را تکرار کردن
-
recapitulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع بندی شده، رئوس مطالب را تکرار کردن
-
epitomes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیومات ها، خلاصه، خلاصه رئوس مطالب
-
pedal triangle
مثلث پادکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مثلثی که رئوس آن پای سه ارتفاع مثلث مفروض است
-
syllabuses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه های آموزشی، برنامه، رئوس مطالب، خلاصه مفید
-
syllabus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفصل دروس، برنامه، رئوس مطالب، خلاصه مفید
-
skeletonizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکلتیزور، شالوده ریز، تیه کننده رئوس مطالب
-
triangulation network, triangulation net
شبکۀ مثلثبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شبکهای که در آن ایستگاههای نقشهبرداری از رئوس مثلثبندی و اضلاع از فاصلهها یا امتدادهای سرشکنشده تشکیل شدهاند