کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رأفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رأفت
معنی
(رَ فَ) [ ع . رأفة ] (اِمص .) 1 - مهربانی . 2 - رحم ، ترحم .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رأفت
فرهنگ نامها
(تلفظ: ra’fat) (عربی) نرم خوئی ، مهربانی ، شفقت .
-
رأفت
فرهنگ فارسی معین
(رَ فَ) [ ع . رأفة ] (اِمص .) 1 - مهربانی . 2 - رحم ، ترحم .
-
واژههای مشابه
-
رأفت
لغتنامه دهخدا
رأفت . [ رَءْ ف َ ] (اِخ ) لکهنوی . میرزا عبداﷲبن کاظم ، معروف و متخلص به رأفت لکهنوی . در شمارگویندگان فارسی زبان است . مؤلف صبح گلشن در ص 171 شعر او را درج کرده است . (از الذریعة ج 9 بخش 2 ص 349).
-
رأفت
لغتنامه دهخدا
رأفت . [ رَءْ ف َ ] (از ع ، اِمص ) رأف . رآفة. بسیار مهربانی . (فرهنگ نظام ). سخت و بسیار مهربانی . (ناظم الاطباء). مهربانی شدید. (از اقرب الموارد) (از المنجد)(از منتهی الارب ). مهربانی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (فرهنگ نظام ). سخت بخشیدن و مهربان...
-
رافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رٲفة] ra'fat مهربانی؛ شفقت.
-
رأفتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: ra’fatollāh) (عربی) مهربانی خداوند .
-
رأفت شوشتری
لغتنامه دهخدا
رأفت شوشتری . [ رَءْ ف َ ت ِ ت َ ] (اِخ ) آقا قاسم ، معروف و متخلص به رأفت شوشتری و برادر آقا جواد وزیر. شاعری فارسی زبان بوده و بر طبق نوشته ٔ فقیر شوشتری (متوفای 1173 هَ . ق .) در تذکره ٔ شوشتر ص 150 و 154 در جنگی که میان کریمخان زند و علی مرادخا...
-
رافت و گذشت
فرهنگ گنجواژه
رحم.
-
رأفت و عطوفت
فرهنگ گنجواژه
مهربانی.
-
واژههای همآوا
-
رافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رٲفة] ra'fat مهربانی؛ شفقت.
-
رَأْفَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
مهربانِي همراه با دلسوزي (ازکلمه رأفت به معناي دلسوزي و تحريک شدن عواطف است ، بعضي از لغويين گفتهاند : به معناي رحمت آميخته با دلسوزي است )
-
جستوجو در متن
-
مراوفة
لغتنامه دهخدا
مراوفة. [ م ُوَ ف َ ] (ع مص ) با هم مهربان و دوست شدن . (ناظم الاطباء). رأفت . (از اقرب الموارد). رجوع به رأفت شود.