کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذی القعده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ذی شعور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] zišo'ur دارای شعور و ادراک.
-
ذی شوکت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذیشَوکت] ‹ذوشوکة› [قدیمی] zišo[w]kat صاحب شوکت؛ دارای شوکت و جلال.
-
ذی صلاحیت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] zisalāhiy[y]at دارای صلاحیت؛ دارای شایستگی برای مداخله در امری یا انجام دادن کاری.
-
ذی عزت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] zi'ezzat دارای عزت؛ عزیز و گرامی؛ ارجمند.
-
ذی علاقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذیعِلاقَة] zi'alāqe صاحب علاقه؛ دلبسته؛ آنکه به امری یا چیزی دلبستگی دارد.
-
ذی فن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذیفنّ] ‹ذوفن› [قدیمی] zifan[n] صاحب فن؛ متخصص در یک کار؛ کسی که در یک فن یا هنر تخصص دارد.
-
ذی قیمت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ziqeymat دارای ارزش و بها؛ با ارزش؛ گرانبها؛ پربها.
-
ذِي ﭐلْقَرْنَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
لقب يكي از اولياء الهي عليهم السلام (در روايتي از امام صادق عليه السلام درمورد ذي القرنين عليه السلام آمده است که کارهائي ميکرد که از بشر عادي ساخته نيست و شخصي از حضرت علي (عليهالسلام) پرسيد : آيا ذو القرنين پيغمبر بود ؟ در پاسخ فرمود : نه ، ولي بن...
-
ذی حساب
دیکشنری فارسی به عربی
محاسب
-
ذی صلاح
واژهنامه آزاد
دارای صلاحیت، دارای شایستگی.
-
ذی حساب
واژهنامه آزاد
بازرس، بازرسِ دارایی.
-
ذینفع
واژهنامه آزاد
آیا این یک کلمه است؟ در این صورت بین "ذی" و "نفع" باید یک نیمفاصله (ذینفع) کذاشته شود و نه یک فاصلۀ کامل (ذی نفع) در صورتیکه یک فاصلۀ کامل گذاشته شود و این کلمه در انتهای خط باشد، ممکن است "ذی" در پایان یک خط و "نفع" در ابتدای خط بعدی قرار گیرد. ای...
-
ذی حقی
واژهنامه آزاد
صاحب حق بودن؛ صاحب حقی.
-
غمر ذی کندة
لغتنامه دهخدا
غمر ذی کندة. [ غ َ رِ ک ِ دَ ] (اِخ ) نام جایی است که از مکه دو روز فاصله دارد و پشت وجرة واقع است . (از تاج العروس ) (معجم البلدان ) . عمربن ابی ربیعه گوید : اذا سلکت غمر ذی کندةمع الصبح قصداً لها الفرقدهنا لک اما تعزی الفؤادو اما علی اثرهم تکمد. (...
-
غزوه ٔ ذی العشیرة
لغتنامه دهخدا
غزوه ٔ ذی العشیرة. [ غ َزْ وَ ی ِ ذِل ْ ع ُ ش َ رَ ] (اِخ ) یا غزوه ٔ عشیره . پس از غزوه ٔ بدرالاولی یا سفوان واقع شد. این غزوه 16ماه پس از هجرت در جمادی الاَّخره اتفاق افتاد. رسول خدا به قصد کاروان قریش که به سوی شام حرکت کرده بود بیرون آمد و به ذی ...