کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ذیل
/zeyl/
معنی
۱. [مجاز] آخر چیزی.
۲. [قدیمی] دامان؛ دامن؛ دامن هرچیز؛ پایین؛ دنباله.
۳. [قدیمی] دم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
انتها، پای، دامن، دامنه، زیر
برابر فارسی
زیر، پایین
دیکشنری
addenda, below, within
-
جستوجوی دقیق
-
ذیل
واژگان مترادف و متضاد
انتها، پای، دامن، دامنه، زیر
-
ذیل
فرهنگ واژههای سره
زیر، پایین
-
ذیل
فرهنگ فارسی معین
(ذَ یا ذِ یْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دامن جامه ؛ پایین هر چیز. 2 - آخر هر چیز. ج . اذیال . 3 - دنباله ، پایین . 4 - دامنه . 5 - بخشی در پایین کتاب که برای توضیح بعضی مطالب متن نویسند. 6 - رساله یا کتابی که در تکمیل مطالب کتاب دیگر نویسند.
-
ذیل
لغتنامه دهخدا
ذیل . [ ذَ ] (اِخ ) نام کوکبی در صورت المراءة المسلسلة.
-
ذیل
لغتنامه دهخدا
ذیل . [ ذَ ] (ع اِ) دامان . دامان جامه . دامن . دامن هر چیزی . || دامنه : و آن بیابان سر بسر در ذیل کوه بر خلایق گشته موسی با شکوه . مولوی . || آخر هر چیزی . || سپس هر چیزی . || ذیل ریح ؛ آنچه زمین را روبد از باد و نشانهائی که در ریگ از وزش باد همچون...
-
ذیل
لغتنامه دهخدا
ذیل . [ ذَ ] (ع مص ) دامن کشان رفتن . خرامیدن . (دهار) (زوزنی ). دامن کشیدن و خرامان رفتن . دامن بر زمین کشیدن . دامن درکشیدن . (دهار). || صاحب ذیل و دامان شدن . || ذیل ذنب ؛ برداشتن دم را. افراشتن دم را. || ذالت المراءة ذیلا؛ لاغر گردید. || ذال الشی...
-
ذیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: ٲذیال] zeyl ۱. [مجاز] آخر چیزی.۲. [قدیمی] دامان؛ دامن؛ دامن هرچیز؛ پایین؛ دنباله.۳. [قدیمی] دم.
-
ذیل
دیکشنری فارسی به عربی
متابعة , ملحق
-
واژههای مشابه
-
ذيل
دیکشنری عربی به فارسی
دم , دنباله , عقب , تعقيب کردن
-
ذيل
دیکشنری عربی به فارسی
حاشيه نوشتن , افزودن , الحاق کردن , اويختن , پيوست کردن
-
ذیل العذراء
لغتنامه دهخدا
ذیل العذراء. [ ] (اِخ ) جای غفر باشد، در سنبله .
-
توت ذیل
لغتنامه دهخدا
توت ذیل . (اِخ ) دهی از دهستان کوشه است که در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
شرح ذیل
دیکشنری فارسی به عربی
متابعة
-
در ذیل امدن
دیکشنری فارسی به عربی
اتل