کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذکره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذکره
لغتنامه دهخدا
ذکره . [ ذَ ک ِ رَ ] (ع ص ، اِ) زن به مرد مانا. مُذکّرَة. مُتَذِکّرة. هرکولة. || زنی که خود را به مردان مانند کند.
-
واژههای مشابه
-
ذکرة
لغتنامه دهخدا
ذکرة. [ ذِ رَ ] (ع اِ) پسران . نران . نرینگان . یقال : کم الذکرة من ولدک ؛ ای الذکور. چند تن باشند فرزندان نرینه ٔ تو.چند پسر داری . ذکور. ذکورة. ذکار. ذکارة. ذُکران .
-
ذکرة
لغتنامه دهخدا
ذکرة. [ ذُ رَ ] (ع اِمص ، اِ) صیت . شهرت . ذِکر. || یاد. ذکر مقابل نسیان ، فراموشی . || یاد کرد. (دهار). || پاره ای پولاد که بر تیر و جز آن باشد. || تیزی و جودت در مرد و شمشیر و جز آن . ذهبت ذکرةالسیف یا ذکرةالرجل ؛ رفت حدت شمشیر و تیزی و جلدی مرد.
-
ذکرة
لغتنامه دهخدا
ذکرة.[ ذِ رَ ] (ع مص ) یاد کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
ذَکَرَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را ياد کرد (در جمله "فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ "يعني هر کس خواست ميتواند بياد قرآن و يا معارفي که قرآن تذکر ميدهد و يادآوري مي کند بيافتد و از آن پند گيرد منظور از يادآوري اين است که قرآن آنچه را که در فطرت هر شخصي خدا قرار داده را به او يادآوري مي کند...
-
عز ذکره
لغتنامه دهخدا
عز ذکره . [ ع َزْ زَ ذِ رُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) مرکب از فعل عز + فاعل آن (ذکر). گرامی است یاد او. عزیز است نام او. تسبیحی است که پس از نام خدای تعالی آرند : توفیق صلح خواهیم از ایزد عز ذکره . (تاریخ بیهقی ص 72). وصیت کنم شما را که خدای عز ذ...
-
جل ذکره
لغتنامه دهخدا
جل ذکره . [ ج َل ْ ل َ ذِ رُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) تسبیحی است که پس از ذکر نام خدای تعالی آرند: خدای قادر متعال جل ذکره : جَل َّ ذکره منزه از چه و چون انبیا را شده جگرها خون .سنائی .
-
جل ذکره
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= بزرگ است یاد او)] [قدیمی] jallazekroh[u] به منظور ستایش خداوند به کار میرود.
-
علی ذکره السلام
لغتنامه دهخدا
علی ذکره السلام . [ ع َ لا ذِ رِ هِس ْ س َ ] (ع جمله ٔ اسمیه دعایی ) بر یاد او درود باد! || (اِخ ) لقبی است که اسماعیلیان برای چهارم از دعاة خود، جهت تعظیم او داده اند. و نام وی حسن بن محمدبن بزرگ امید است و در سال 520 هَ . ق . متولد شد و از کودکی به...
-
واژههای همآوا
-
ذَکَرَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را ياد کرد (در جمله "فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ "يعني هر کس خواست ميتواند بياد قرآن و يا معارفي که قرآن تذکر ميدهد و يادآوري مي کند بيافتد و از آن پند گيرد منظور از يادآوري اين است که قرآن آنچه را که در فطرت هر شخصي خدا قرار داده را به او يادآوري مي کند...
-
جستوجو در متن
-
ذوالحظایر
لغتنامه دهخدا
ذوالحظایر. [ ذُل ْ ح َ ی ِ ] (اِخ ) لقب ابوحوط مالک بن ربیعه است . ذکره ابن زید. (از حاشیه ٔ المرصع خطی ).
-
ذکار
لغتنامه دهخدا
ذکار. [ ذِ ] (ع اِ) ج ِ ذَکَر.مردان . نران . نرینگان . ذکاره . ذکور. ذکران . ذکرة.