کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوضبارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذوضبارة
لغتنامه دهخدا
ذوضبارة. [ ض َ رَ ] (ع ص مرکب ) مرد گرداندام استوارخلقت . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
استوارخلق
لغتنامه دهخدا
استوارخلق . [ اُ ت ُ خ َ ] (ص مرکب ) ذوضباره . استوارخلقت : ناقة مضبرة؛ استوارخلق . (السامی فی الاسامی ).
-
ضبارة
لغتنامه دهخدا
ضبارة. [ ض َ رَ ] (ع اِ) استواری خلقت ، گویند: رَجل ذوضبارة؛ یعنی مرد گرداندام استوارخلقت . || گروه مردم . ج ، ضَبائر. (منتهی الارب ). || آس دست . (مهذب الاسماء).
-
استوارخلقت
لغتنامه دهخدا
استوارخلقت . [ اُ ت ُ خ ِ ق َ ] (ص مرکب ) استوارخلق .مضبور. قُمﱡد. شوغر. کُدﱡر. علسی . عترس . عِتریس : معضل ؛ مرد قوی و استوارخلقت . رجل ٌ ذوضباره ؛ مرد گرداندام استوارخلقت . جمل مضبور؛ شتر استوارخلقت . جمل مضبر؛ شتر استوارخلقت آکنده گوشت . حنزاب ؛ خ...