کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ذؤب الشعراء
لغتنامه دهخدا
ذؤب الشعراء. [ ذُءْ بُش ْ ش ُ ع َ ] (ع اِ مرکب ) و در استعارت ، تعارف شرط بود. چه غرابت استعارت هم چون غرابت الفاظناخوش بود. مثلا فرزند را جگرگوشه خوانند و متعارف بود. و اگر از عضوی دیگر گیرند که متعارف نبود ناخوش بود. و استعارت و دیگر تعبیرات هرچند...
-
قابل ذوب
لغتنامه دهخدا
قابل ذوب . [ ب ِ ل ِ ذَ ] (ص مرکب ) گداختنی . آب شدنی .
-
ذوب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ذب , وجد
-
ذوب شدن
دیکشنری فارسی به عربی
مصهر
-
ذوب شده
دیکشنری فارسی به عربی
مائع
-
ذوب آهن
واژهنامه آزاد
آهنگدازی.
-
latent heat of fusion
گرمای نهان ذوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] مقدار انرژی لازم برای تبدیل هر مول یا هر واحد جِرم جسم جامد به مایع در دما و فشار ثابت
-
fractional melting
ذوب جزءبهجزء
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذوبی که در آن مایع تولیدشده به محض تشکیل از سامانه خارج میشود و درنتیجه امکان واکنش آن با بازماندۀ بلورین از بین میرود
-
shock melting
ذوب ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذوب مواد در دمای بالای حاصل از امواج ضربهای پرفشار
-
ذوب کردن یخها
دیکشنری فارسی به عربی
إذابَة الجَليدِ
-
واژههای همآوا
-
زوب
لغتنامه دهخدا
زوب . [ زَ ] (ع مص ) بیرون آمدن از روی گریز. || روان گردیدن آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
melting point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه ذوب، نقطه ذوب یا گداز
-
defrosting 2, thawing
یخزدایی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ذوب شدن یا ذوب کردن یخ مواد غذایی یخزده
-
smeltery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذوب، کارخانه ذوب فلزات، کارخانه گدازگری