کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوالیدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذوالیدین
لغتنامه دهخدا
ذوالیدین . [ ذُل ْ ی َ دَ ] (اِخ ) خرباق بن حبیب سلمی . صحابیست . و او دلیل حبشه بیوم الفیل بود. و از آن او را ذوالیدین گفتند که با هر دو دست کار کردی . و بعضی نام و نسب او را عمیربن عبد عمرو از بنوسلیم و برخی عبیدبن عبد عمرو الخزاعی گفته اند. و ابن ...
-
ذوالیدین
لغتنامه دهخدا
ذوالیدین . [ ذُل ْ ی َدَ ] (اِخ ) ذوالیدین الخزاعی انه کان یدعی ذالشمالین فسماه رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و آله و سلم ذالیدین و ذکر انه هو القائل اقصرت الصلوة ام نسیت و قد تقدم فی ذکر ذی الیدین مافیه کفایة. (استیعاب ج 1 ص 173).
-
جستوجو در متن
-
خرباق
لغتنامه دهخدا
خرباق . [ خ ِ ] (اِخ ) ابن حبیب سلمی ، مکنی به ذوالیدین از صحابیانست و او دلیل مردم حبشه به یوم الفیل بود و از آن وی را ذوالیدین گفتندی که با دو دست کار کردی . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
ذوالشمالین
لغتنامه دهخدا
ذوالشمالین . [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] (اِخ ) سیوطی در المزهرگوید: او ذوالیدین است و هو صاحب الحدیث فی السهو.
-
خزاعی
لغتنامه دهخدا
خزاعی . [ خ ُ ] (اِخ ) عمربن عبدالعزیزبن عمر خزاعی . از صحابیان بود و همه کاری بهر دو دست توانستی کردن او را بدین سبب ذوالیدین خواندند. (از تاریخ گزیده چ لیدن صص 224 - 225).