کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوالنون بن محمد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذوالنون بن محمد
لغتنامه دهخدا
ذوالنون بن محمد. [ ذُن ْ نو ن ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) (663 هَ . ق . مطابق با 1265 م .). القاضی الرشید ذوالنون بن محمدبن ذی النون المصری ، الاخمیمی بلداً، الشافعی مذهبا، العلوی نسبا، الملقب رشید الدین : فاضل من الولاة الوزراء. قدم الیمن مع الملک...
-
واژههای مشابه
-
ذوالنون اکبر
لغتنامه دهخدا
ذوالنون اکبر. [ ذُن ْ نو ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) صورتی یا مصحفی از زینون است . رجوع به زینون اکبر و رجوع به ذنن الیائی شود.
-
ذوالنون جدلی
لغتنامه دهخدا
ذوالنون جدلی . [ ذُن ْ نو ن ِ ج َ دَ ] (اِخ ) رجوع به زینون جدلی شود.
-
ذوالنون شاعر
لغتنامه دهخدا
ذوالنون شاعر. [ ذُن ْ نو ن ِ ] (اِخ ) نام طبیب و شاعری ایرانی معاصر شاه اسماعیل صفویست و او در خدمت سام میرزا صاحب تذکره پسر شاه اسماعیل میزیست . بیت ذیل از اوست :نسبت روی خود بماه مکن نسبتی نیست اشتباه مکن .(از قاموس الاعلام ترکی ).
-
جستوجو در متن
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ارسلان غازی . چهارمین ازامرای دانشمندیه پس از ذوالنون بن محمد. (یادداشت مؤلف ). یغنی (یا یعقوب )بن ارسلان غازی ابراهیم بن محمد پس از ذوالنون محمد ثانی به سال 560 هَ . ق . به حکومت رسید و آخرین امرای دانشمندیه بود که به دست...
-
ذوالکفل
لغتنامه دهخدا
ذوالکفل . [ ذُل ْ ک ِ ] (اِخ ) نام برادر ذوالنون مصری . در صفة الصفوة آرد: و پدر او «پدر ذوالنون » مولای اسحاق بن محمد انصاری بود و او را چهار پسر بود: ذوالنون ، ذوالکفل ، عبدالباری ، همیسع. و رجوع به ذوالنون شود.
-
موسی
لغتنامه دهخدا
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ذوالنون بن سلیمان بن طوربل موازی ، بنیانگذار حکومت بنی ذوالنون در اندلس . اصل او از بربر است در حدود بیست سال با مردم طلیطلة به جنگ شدید پرداخت تا در سال 274 هَ . ق . آنجا را گشود و تا پایان عمر (295 هَ . ق .) با استقلال فرما...
-
دانشمندیه
لغتنامه دهخدا
دانشمندیه . [ ن ِ م َ دی ی َ ] (اِخ ) (امرای ...) در موقعی که سلاجقه ببسط قدرت خود در آسیای صغیر مشغول بودند یکی دیگر ازرؤسای ترک بنام گمشتگین بن دانشمند در ولایت کاپادوکیا یعنی در شهرهای سیواس و قیساریه و ملاطیه دولتی جهت خود ترتیب داد و در نزدیکی ...
-
یونس
لغتنامه دهخدا
یونس . [ ن ُ ] (اِخ ) ابن متی . ذوالنون . (دهار) (مجمل اللغة). نام پیغمبری که به تازی ذوالنون نیز گویند. (از ناظم الاطباء). نام پیغامبری از بنی اسرائیل که پس از سلیمان (ع ) بر اهل نینوی مبعوث شدو بی فرمان از میان قوم برفت و برای این ترک اولی ماهی نون...
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) بُسْتی . علی بن محمدبن حسین بن یوسف بن محمدبن عبدالعزیز ملقب به نظام الدین شاعر مشهور. ابن خلکان گوید: او صاحب طریقتی انیقه و تجنیسی انیس و بدیعالتأسیس است و از گفته های اوست : من اصلح فاسده ارغم حاسده . من اطاع غض...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) مشتاق (امیر شیخ ...). در عصر سلطان ابوسعید خطه ٔ اندخود بأمیر شیخ ذوالنون و برادرش امیر شیخ احمد مشتاق تعلق گرفت و سلطان حسین میرزا احمد راکه در محاربه ٔ چکمن ، پای جرأت در میدان جلادت نهاده چند زخم خورده بود بایالت قبةالاسلا...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی (اول ) (جلوس 907 هَ . ق . - وفات 930). شاه اسماعیل بن شیخ حیدربن شیخ جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ صدرالدین موسی بن شیخ صفی الدین . معروف به شاه اسماعیل اول . مؤسس و نخستین پادشاه دولت صفویه . شیخ صفی الدین جد ا...
-
صوفیه
لغتنامه دهخدا
صوفیه . [ فی ی َ / ی ِ] (اِخ ) پیروان طریقه ٔ تصوف . اهل طریقت . آنان که ازطریق ریاضت و تعبد، طالب راه یافتن به حق و حقیقت اند. گروهی که از اواخر قرن دوم هجری در اسلام پدید گشتند و بخاطر طرز تفکر، لباس ، خوراک ، عبادت و ریاضت مخصوص ، بدین نام معروف گ...