کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذواب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذواب
لغتنامه دهخدا
ذواب . [ ذَوْ وا ] (اِخ ) صحابی است .
-
واژههای مشابه
-
ذؤاب
لغتنامه دهخدا
ذؤاب . [ ذُ آ ب ] (اِخ ) ابن ربیعة الاسدی یکی از شجعان عرب قاتل عتیبةبن الحرث بن شهاب الیربوعی . (عقدالفرید ص 100 و ص 101. و البیان والتبیین جزء ص 16 و ص 19).
-
ذؤاب
لغتنامه دهخدا
ذؤاب . [ ذُ آب ] (اِخ ) ابن اسمأبن زیدبن قارب . یکی از شجعان که در یوم الصلحا جنگ میان هوازن و عطفان بدست درید کشته شد. (عقدالفرید جزء 6 ص 37).
-
واژههای همآوا
-
زوآب
لغتنامه دهخدا
زوآب . (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی سرحدی است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
جستوجو در متن
-
جذمی
لغتنامه دهخدا
جذمی .[ ج َ ذَ ] (اِخ ) ذواب بن ربیعةبن عبیدبن اسعدبن جذیمه اسدی جذمی . وی منسوب به جذیمةبن مالک بن نصربن قعیربن حرث بن ثعلبةبن ذودان بن اسدبن خزیمه است که با عتیبةبن حرث بن شهاب یربوعی به قتال پرداخته است . ابوسعدو ابونصربن ما کولا، جذمی بسکون ذال ض...