کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذهاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ذهاب
/za(e)hāb/
معنی
رفتن؛ گذشتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
رفت، گذشتن، ≠ آمدن، ایاب
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذهاب
واژگان مترادف و متضاد
رفت، گذشتن، ≠ آمدن، ایاب
-
ذهاب
فرهنگ فارسی معین
(ذَ) [ ع . ] (مص ل .) رفتن ، شدن ، گذشتن .
-
ذهاب
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (اِ.) جِ ذهبه ؛ باران های ریز و بسیار.
-
ذهاب
فرهنگ فارسی معین
(ذِ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذهب . 1 - زرده های تخم مرغ . 2 - پیمانه های اهل یمن .
-
ذهاب
لغتنامه دهخدا
ذهاب . [ ذَ ] (اِخ ) نام قبیله ای از عرب . || نام جنگی از جنگهای قبیله ٔ بنی عامر از عرب و به این معنی بکسر هم آمده است . (مجمع الامثال میدانی ).
-
ذهاب
لغتنامه دهخدا
ذهاب . [ ذَ ] (ع مص ) ذهوب . مذهب . رفتن . برفتن . شدن . بشدن . (تاج المصادر بیهقی ). گذشتن . بگذشتن . گذشت . گذر. مقابل مجی ٔ. آمدن . و مقابل ایاب . بازگشتن : کرایه کردن مال برای ذهاب و ایاب ؛ دو سره کرایه کردن آن . ذهاب و ایاب . آمدو شد. رفت و آمد....
-
ذهاب
لغتنامه دهخدا
ذهاب . [ ذَهَ ها ] (اِخ ) لقب عمروبن جندل بن سلمة یا لقب مالک بن جندل شاعر عرب است .
-
ذهاب
لغتنامه دهخدا
ذهاب . [ ذِ ] (اِخ ) نام موضعی یا کوهی است .
-
ذهاب
لغتنامه دهخدا
ذهاب . [ ذِ ] (ع اِ) ج ِ ذَهب . یعنی زرده های تخم مرغ || پیمانه های اهل یمن . جج ، اَذاهِب . اذاهیب .
-
ذهاب
لغتنامه دهخدا
ذهاب . [ ذِ ] (ع اِ) ج ِ ذهبة، باران ریزه یا باران بسیار. (منتهی الارب ).
-
ذهاب
لغتنامه دهخدا
ذهاب . [ذُ ] (اِخ ) موضعی است در دیار بلحرث بن کعب . و در المرصع گوید؛ نام غائطی است از ارض بنی الحارث بن کعب .
-
ذهاب
دیکشنری عربی به فارسی
رفتن , پيشرفت , وضع زمين , مسير , جريان , وضع جاده , زمين جاده , پهناي پله , گام , عزيمت , مشي زندگي , رايج , عازم , جاري , معمول , موجود
-
ذهاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] za(e)hāb رفتن؛ گذشتن.
-
واژههای مشابه
-
پل ذهاب
لغتنامه دهخدا
پل ذهاب . [ پ ُ ل ِ ذَ ] (اِخ ) نام پلی در استان پنجم (ایلام ).