کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذوعلمان
لغتنامه دهخدا
ذوعلمان . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) نام قریه ای است از ذمار به یمن .
-
ذوفار
لغتنامه دهخدا
ذوفار. (اِخ ) حصاری است از اعمال ذمار به یمن .
-
قعمة
لغتنامه دهخدا
قعمة. [ ] (اِخ ) از دههای ذمار یمن است . (معجم البلدان ).
-
اتلا
لغتنامه دهخدا
اتلا. [ اَ ] (اِخ ) از قرای ذمار در یمن . (مراصد).
-
عشة
لغتنامه دهخدا
عشة. [ ع َش ْ ش َ ] (اِخ ) از قرای ذمار است در یمن . (از معجم البلدان ).
-
شوکان
لغتنامه دهخدا
شوکان . [ ش َ ] (اِخ ) قریه ای است در یمن از ناحیه ٔ ذمار. (از معجم البلدان ).
-
عجلة
لغتنامه دهخدا
عجلة. [ ع َ ج َ ل َ ] (اِخ ) از دهات ذمار به یمن است . (معجم البلدان ).
-
وادی خبان
لغتنامه دهخدا
وادی خبان . [ خ ُ ] (اِخ ) موضعی است در یمن از توابع ذمار. (از معجم البلدان ).
-
جزب
لغتنامه دهخدا
جزب . [ ج ُ زُ ] (اِخ ) (ذو...) از قرای ذمار است به یمن . (از معجم البلدان ).
-
ذوغبب
لغتنامه دهخدا
ذوغبب . [ غ َ ب َ ] (اِخ ) از نواحی ذمار است . || هجرة ذوغبب ؛ نام قریه ای است .
-
سامةالعلیا
لغتنامه دهخدا
سامةالعلیا. [ م َ تُل ْ ع ُ ] (اِخ ) از قراء ذمار است در یمن . (معجم البلدان ).
-
عوادن
لغتنامه دهخدا
عوادن . [ ع َ دِ ] (اِخ ) از حصارهای ذمار در یمن است . (از معجم البلدان ).
-
باصر
لغتنامه دهخدا
باصر. [ ] (اِخ ) ازقرای ذَمار در یمن . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ).
-
برع
لغتنامه دهخدا
برع . [ ب َ ] (اِخ ) قله ایست در ذمار. (منتهی الارب ).
-
جرب
لغتنامه دهخدا
جرب . [ ج ُ رُ ] (اِخ ) ذو جُرُب ؛ از قریه های ذمار است . (مراصد الاطلاع ).