کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذلج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذلج
لغتنامه دهخدا
ذلج . [ ذَ ] (ع مص ) تَجَرﱡع . جرعه جرعه آشامیدن . هفت هفت نوشیدن آب را دم بدم درکشیدن مایعی را.
-
واژههای همآوا
-
زلج
لغتنامه دهخدا
زلج . [ زَ ] (ع مص ) زلیج . سبک رفتن . || بند کردن در را به مزلاج ، یا عام است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
زلج
لغتنامه دهخدا
زلج . [ زَل ْ / زَ ل َ ] (ع ص ) جای لغزان . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). زلیج (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
-
زلج
لغتنامه دهخدا
زلج . [ زَل ْ / زَ ل َ ] (ع مص ) زلج المکان زلجاً و زلجاً (از باب سمع)؛ لغزان شد آن جای . (ناظم الاطباء).
-
زلج
لغتنامه دهخدا
زلج . [ زُ ل ُ ] (ع اِ) سنگهای هموار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || السراح من الحیوان ... (ذیل اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
هفت هفت
لغتنامه دهخدا
هفت هفت . [ هََ هََ / هَُ هَُ ] (اِ صوت ) صدای جرعه جرعه نوشیدن آب ، دم به دم نوشیدن . (یادداشت مؤلف ): ذلج ؛ هفت هفت نوشیدن آب را. (منتهی الارب ).