کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذعالیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذعالیب
لغتنامه دهخدا
ذعالیب . [ ذَ ] (ع اِ) جمع ذُعلوب . کناره جامه های پاره و خرقه ها یا آنچه از جامه های پاره شده بدان آویزان باشد. جامه های کهنه . جامه های خَلَق : لقد اکون علی الحاجات ذا لبث و احوذیّاً اذا انضم ّ الذعالیب .و سیوطی در المزهر گوید. ذعالیب جمعی است بی و...
-
جستوجو در متن
-
ذعلوب
لغتنامه دهخدا
ذعلوب . [ ذُ ] (ع اِ) کناره ٔ جامه و پاره ٔ خرقه یا آنچه از جامه پاره شده و بدان آویزان باشد. || (ص ) جامه ٔ کهنه . کهن جامه . ج ، ذعالیب .