کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذروع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذروع
لغتنامه دهخدا
ذروع . [ ذَ ] (ع ص ) ذریع. سبک سیر فراخ گام از اسپ و اشتر. اسپ و اشتر سبک سیر فراخ گام .
-
واژههای همآوا
-
زروع
لغتنامه دهخدا
زروع . [ زُ ] (ع اِ)ج ِ زرع . (دهار) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (فرهنگ فارسی معین ). جمع زرع بالفتح . کشت و فرزند. (آنندراج ). کشت ها. کشت زارها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
ضروع
لغتنامه دهخدا
ضروع . [ ض َ ] (ع ص ) خوار. زار. || رام . نرمخوی . (منتهی الارب ).
-
ضروع
لغتنامه دهخدا
ضروع . [ ض ُ ] (ع اِ) انگور سفید بزرگ دانه را نامند. (فهرست مخزن الادویه ) (منتهی الارب ).
-
ضروع
لغتنامه دهخدا
ضروع . [ ض ُ ] (ع اِ) ج ِ ضَرع . (منتهی الارب ).
-
ضروع
لغتنامه دهخدا
ضروع . [ ض ُ ] (ع اِ) ج ِ ضِرع . (منتهی الارب ).
-
ضروع
لغتنامه دهخدا
ضروع . [ ض ُ ] (ع مص ) نزدیک شدن حیوان درنده بچیزی . (منتخب اللغات ). قریب گردیدن . (منتهی الارب ). || فرورفتن آفتاب یا نزدیک شدن بغروب . (منتخب اللغات ). غروب کردن آفتاب یا نزدیک بغروب گردیدن . (منتهی الارب ).
-
زروع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ زَرع] [قدیمی] zoru' = زرع
-
زُرُوعٍ
فرهنگ واژگان قرآن
زراعتها
-
ذَرْواً
فرهنگ واژگان قرآن
پراکنده کردني (شگفت)
-
ذَرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
رها کنيد
-
جستوجو در متن
-
ذریع
لغتنامه دهخدا
ذریع. [ ذَ ] (ع ص ) تیزرو. شتاب رو. سبک سیر. ذروع . فرس ذریع، اسب سبک سیر و تیزرو و فراخ گام و همچنین است بعیر ذریع. || فراخ گام . واسعالخطو. و در صفت رسول صلوات اﷲعلیه آمده است ؛ کان ذریعالمشی ؛ ای واسعالخطو. || امر فراخ و وسیع. || مرگی . مرگامرگی ....
-
سبک سیر
لغتنامه دهخدا
سبک سیر. [ س َ ب ُ س َ /س ِ ] (ص مرکب ) مرادف سبک رکاب . (آنندراج ). تندرو. تیزرو: ذروع ؛ اسب و اشتر سبک سیر فراخ گام . (منتهی الارب ). فرس ذریع؛ اسپی سبک سیر. (منتهی الارب ) : کلک سبک سیراوست از پی اصلاح ملک از حبشه سوی روم تیزرونده نوند. سوزنی (دیو...