کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذروبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذروبت
لغتنامه دهخدا
ذروبت . [ ذُ ب َ ] (ع مص ) ذروبة. ذَرَب َ. ذرابة. ذروبت معده ؛ تباه شدن معده و هضم نکردن طعام . || اصلاح گرفتن معده . (از اضداد است ).
-
جستوجو در متن
-
ذرابت
لغتنامه دهخدا
ذرابت . [ ذَ ب َ ] (ع مص ) ذَرابة. ذَرَب . ذُروبت . تیز شدن . || تباه شدن معده و هضم نشدن طعام در آن . || اصلاح گرفتن معده . (از اضداد است ). || ذرابت جرح ؛ درمان نپذیرفتن خستگی .
-
ذرب
لغتنامه دهخدا
ذرب . [ ذَ رَ ] (ع مص ) بذائت لسان . زبان درازی . بدزبانی . ج ، اَذراب . || تیز شدن شمشیر و زبان و امثال آن . || تباه شدن ریش و فراخ گردیدن آن یا روان گردیدن زرداب از وی . تباه شدن جراحت . (تاج المصادر بیهقی ). || ذَرب ُ جرح ؛ دوا نپذیرفتن خستگی . ||...