کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذرذار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذرذار
لغتنامه دهخدا
ذرذار. [ ذَ ] (ع ص ) بسیارگوی . پرگوی . مکثار. || (اِخ ) لقب مردی .
-
واژههای همآوا
-
زرزار
لغتنامه دهخدا
زرزار. [ زَ ] (ع ص ) تیزخاطر. سبک روح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، زُرازِر، زَرازِر. (اقرب الموارد).
-
زرزار
لغتنامه دهخدا
زرزار. [ زِ ](ع اِ) سرهنگ دوم که ده هزار مرد جنگی در زیر حکم اوباشند. ج ، زَرازِرَه . (منتهی الارب ). سرداری که ده هزار مرد جنگی در زیر فرمان او باشد. (ناظم الاطباء).