کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذرت خوشه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذرت خوشه ای
لغتنامه دهخدا
ذرت خوشه ای . [ ذُ رْ رَ ت ِ ش َ / ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) قسمی از حبوب غذائی بومی افریقا و هند و بالای آن گاه به چهار تا پنج گز رسد.
-
واژههای مشابه
-
گل ذرت
لغتنامه دهخدا
گل ذرت . [ گ ُ ل ِ ذُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع در 66000گزی شمال خاوری بندرعباس ، سر راه مالرو سیاهو به شمیل . هوای آن گرم و دارای 76 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن خرما است . شغل اهالی زراعت و راه آن ...
-
corn silk
کاکل ذرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خامۀ رشتهمانند اندام مادۀ ذرت که به کلالۀ دوشاخه منتهی میشود
-
corn syrup
شربت ذرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] محلول شیرینکنندهای که ازطریق آبکافت نشاستۀ ذرت به دست میآید
-
popcorn
ذرتپفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دانۀ پفکردۀ ذرت
-
اصل ذرت
لغتنامه دهخدا
اصل ذرت . [ اَ ل ِ ذُرْ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الذرة شود.
-
دانه ذرت
دیکشنری فارسی به عربی
ذرة
-
چوب ذرت
دیکشنری فارسی به عربی
ذکر الاوز
-
hear corn grow
صدای رشد ذرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] صدایی که در شبهای گرم و مرطوب تابستانی از گیاهان مزرعۀ ذرت به گوش میرسد و نشاندهندۀ رشد بهینۀ گیاه است
-
corn ear rot, maize ear rot
پوسیدگی بلال ذرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ← پوسیدگی بلال
-
corn sheller
ذرتدانهکُن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دستگاهی برای جدا کردن دانههای ذرت از بلال
-
dent corn
ذرت دنداناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی ذرت که تاجِ دانۀ آن به علت از دست دادن رطوبتِ خورش مقعر است
-
حریره ارد ذرت
دیکشنری فارسی به عربی
هريسة
-
نان ذرت مکزیکی
دیکشنری فارسی به عربی
تورتيلا