کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذحذح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذحذح
لغتنامه دهخدا
ذحذح . [ ذُ ذُ ] (ع ص ) ذحذاح .
-
واژههای همآوا
-
زحزح
لغتنامه دهخدا
زحزح . [ زَ زَ ] (ع مص ) دوری . (دهار) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گویند: هویزحزح منه ؛ یعنی بدور است از او. (از متن اللغة) (از ناظم الاطباء) رجوع به زحزحة، زحزاح و تزحزح شود.
-
زه زه
لغتنامه دهخدا
زه زه . [ زِه ْ زِه ْ ] (صوت مرکب ) ادات تحسین . تأکید زه . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زه شود.
-
ضحضح
لغتنامه دهخدا
ضحضح . [ ض َ ض َ ] (ع ص ، اِ) آب اندک . (منتهی الارب ).
-
ضحضح
لغتنامه دهخدا
ضحضح . [ ض َ ض َ/ ض ُ ض ُ ] (ع مص ) روش سراب . ضحضحة. (منتهی الارب ).
-
زُحْزِحَ
فرهنگ واژگان قرآن
دور شد (زحزح در اصل به معناي اين است که چيزي را به عجله و پيدرپي به سوي خود بکشي )
-
جستوجو در متن
-
ذحذاح
لغتنامه دهخدا
ذحذاح . [ ذَ ] (ع ص ) ذُحذح . کوتاه بالای کلان شکم .