کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذبیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذبیحه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذبیحَة، مؤنثِ ذبیح، جمع: ذَبائِح] [قدیمی] zabihe = ذبیح
-
slaughtered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشتار شد، ذبیح
-
sacrificed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فداکاری کرد، ذبیح
-
ذَبی
لهجه و گویش تهرانی
ذبیح الله
-
ذبیحین
لغتنامه دهخدا
ذبیحین . [ ذَ ح َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ذبیح . و منه الحدیث : انا ابن الذبیحین ؛ یعنی از نسل اسماعیل ذبیح اﷲ و فرزند بلافصل عبداﷲبن عبدالمطلب . رجوع به عبداﷲبن عبدالمطلب شود.
-
قربانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بسمل، ذبح، ذبیح، فدیه ۲. ایثار، برخی، فدا، فداکاری ۳. قتل، کشتار
-
دادران
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] dādrān رانندۀ داد؛ دادگستر: ◻︎ ذبیحالله او بُد ز پیغمبران / پسندیدۀ داور دادران (شمسی: لغتنامه: دادران).
-
واتیه
لغتنامه دهخدا
واتیه . [ ی ِ] (اِخ ) «پیر» کسی که منطق ابن سینا را به نام «منطق پسرسینا» به فرانسه درآورد و در پاریس به سال 1658 م . چاپ کرد. (تاریخ علوم عقلی تمدن اسلامی تألیف دکتر ذبیح اﷲ صفا ص 215).
-
کاستیگ لیونی
لغتنامه دهخدا
کاستیگ لیونی . [ ی ُ ] (اِخ ) او راست «تاریخ علم طب » . (تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ،تألیف دکتر ذبیح اﷲ صفا ج 1 ص 89، 116، 117، 120).
-
اذباح
لغتنامه دهخدا
اذباح . [ اِذْ ذِ ] (ع مص ) ذبح کردن . مذبوح ساختن . (منتهی الارب ). ذبیحه گرفتن برای خود. (آنندراج ). خویشتن را ذبیح ساختن . (زوزنی ). کشتن ساختن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن صهاربخت (= چهاربخت ). از عیسویان گندیشاپور و از پزشکان وداروشناسان مشهور بغداد در قرن سوم هجری بود. وی برخی از رسایل جالینوس را بعربی ترجمه کرده است . (از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف ذب...
-
کیارئیس بهمنیار
لغتنامه دهخدا
کیارئیس بهمنیار. [ رَ ب َ م َن ْ ] (اِخ ) ابوالحسن بهمنیاربن مرزبان آذربایجانی . رجوع به ابوالحسن بهمنیار و تعلیقات چهارمقاله و «تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم » تألیف ذبیح اﷲ صفا ج 1 ص 289 شود.
-
تمار
لغتنامه دهخدا
تمار. [ ت َم ما ] (اِخ ) حسین التمار مکنی به ابوبکر فیلسوف دهری از مخالفان و معاصران محمدبن زکریای رازی (251-313 هَ . ق ) بود. رجوع به تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ذبیح اﷲ صفا ص 175 و 178 شود.
-
ذبح
لغتنامه دهخدا
ذبح . [ ذِ ] (ع ص ، اِ) مذبوح . سربریده . || گوسفندی کشتنی . (مهذب الاسماء). آنچه ذبح کرده شود. چارپائی که ذبح کرده شود. خونریز. کشتار : و فدیناه بذبح عظیم . (قرآن 107/37). من کان له ذبح ٌ.. حدیث . || قتیل . ذبح اکبر و ذبیح اکبر، گوسفند که بفدیة اسما...
-
سماعیل
لغتنامه دهخدا
سماعیل . [ س ِ ] (اِخ ) مخفف اسماعیل : آباد بر آن سی و دو دندانک سیمین چون بر درم خرد زده سین سماعیل . منجیک .ذبیح چون صد و سی و چهار سال بزیست که بد بنام سماعیل و مادرش هاجر. ناصرخسرو.زلف براهیم و رخ آتش گرش چشم سماعیل و شره خنجرش .نظامی .