کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
د.د.ت . پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
د د ت
لغتنامه دهخدا
د د ت . [ دِ دِ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) علامت اختصاری یعنی حروف اول کلمات دیکلورو، دیفنیل ، تریکلورو اتان است که ماده ٔ بی رنگ و بی بوو حل نشدنی در آب و معروفترین حشره کش های جدید است وبرای مبارزه با شپش ، مگس ، پشه و آفات زراعت بکار میرود اگر چه اول با...
-
واژههای مشابه
-
D-value
عدد دِ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← زمان کاهش دهکی
-
بُز دِ مِیدوو بِچِه یِش دِ دِگدوو
لهجه و گویش گنابادی
boz de meydo , becheyesh de degdo یک ضرب المثل گنابادی میباشد و کنایه از این است که مادر سرگرم کارهای خودش است و توجهی به بچه ندارد و نمیداند بچه هایش چکار میکنند و چه خطراتی بچه یا بچه ها را تهدید میکند. بز در بیرون و بچه اش در اتاقک طبخ غذا در غذاپ...
-
radiation D value
عدد دِ پرتوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مقدار لازم پرتودهی برای کاستن از تعداد باکتریها به یکدهم جمعیت اولیه
-
اندروا (ی ) (اَ دَ)
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص مر.) 1 - سرگشته . 2 - معلق ، آویخته .
-
ولی کردن ( ((. کَ دَ)
فرهنگ فارسی معین
[ ع - فا. ] (مص .) 1 - ولی قرار دادن . 2 - جانشین کردن . 3 - کسی را به میزبانی و پرداخت مخارج عیش و عشرت راضی کردن .
-
عیْضِشْ دِ خُ گِرِفْتَ
لهجه و گویش گنابادی
eyzesh de kho gerefta در گویش گنابادی یعنی چقدر مغرور شده ، چقدر خودش را میگیرد.
-
لِنْگ دِ هَواْ
لهجه و گویش گنابادی
leng de hawa در گویش گنابادی یعنی بلاتکلیف ، مستاصل ، درمانده ، وامانده ، بدبخت و بیچاره
-
پُشْ دِ پُشْ
لهجه و گویش گنابادی
poshdeposh در گویش گنابادی یعنی پی در پی ، یار و پشتیبان ، برادر ، از یک نسل ، حامی
-
اَزْ خُ دِ خِطِیْک
لهجه و گویش گنابادی
az kho de kheteik در گویش گنابادی یعنی از خود راضی ، مغرور ، خودخواه
-
اَز خُ دِ خِطُک
لهجه و گویش گنابادی
az kho de khetok در گویش گنابادی یعنی از خود راضی ، مغرور
-
از خُو دِ خِتُوک
لهجه و گویش گنابادی
az kho de khetok در گویش گنابادی یعنی چقدر از خودراضی و مغرور
-
جستوجو در متن
-
جدول حروف فارسی
واژهنامه آزاد
حروفی چون:ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز