کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دی نن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دی به مهر
فرهنگ فارسی معین
(دَ. بِ. مِ) (اِمر.) 1 - نامِ روز پانزدهم از هر ماه شمسی . 2 - جشنی که در روز پانزدهم ماه دی برپا می کنند.
-
وی .سی .دی
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ]V.C.D (اِ.) 1 - نوعی دیسک فشرده که تصویر و صدا بر روی آن قابل ضبط و پخش است ، ویدیو سی دی .
-
تترانیترو دی متیل آنیلین
لغتنامه دهخدا
تترانیترو دی متیل آنیلین . [ ت ِ رُ م ِ ] (اِ) از اجسام آلی . رجوع به روش تهیه ٔ مواد آلی دکتر صفوی ص 143 شود.
-
ترا دی لاورو
لغتنامه دهخدا
ترا دی لاورو. [ ت ِرْ را وُ وُ ] (اِخ ) یکی از ایالات جنوبی ایتالیا در شمال غربی ناپولی و از ناحیه ٔقامپانیه (کامپانیا) است . از شمال به آبروجه ، از شمال شرقی به سانیو و از مشرق به پرنچیپاتو اولتریوره و از جنوب به ایالتهای پرنچیپاتو چیتریوره و ناپولی...
-
جبرائیل دی رمورانتان
لغتنامه دهخدا
جبرائیل دی رمورانتان . [ ج ِ ؟ ] (اِخ ) ملقب به کبوشی . او راست :1 - تفنیدللقرآن . که در سال 1660 م . آنرا تألیف کرده است . 2 - کتاب فی التعلیم المسیحی . (از اسماء المؤلفین ).
-
پاک دی یر
لغتنامه دهخدا
پاک دی یر. [ ک ُ ی ِ ] (اِخ ) کرسی لوار بدامنه ٔ کوه مادِلن دارای 1936 تن سکنه .
-
پیانه دی گرچی
لغتنامه دهخدا
پیانه دی گرچی . [ ن َ گْرِ/ رِ ] (اِخ ) نام قصبه ای است در ایالت پالرمو از جزیره ٔ صقلیه (سیسیل ) واقع در 16 هزارگزی جنوب غربی پالرمو در دامنه ٔ کوه کوکو دارای موقعی بسیار شاعرانه . مردم آن از احفاد آرناؤودها هستند که در زمان اسکندربک به ایتالیا هجر...
-
دی به دین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dadvidēn] ‹دیبادین› [قدیمی] deybedin نام روز بیستوسوم از هر ماه خورشیدی که زردشتیان در این روز جشنی برپا میکردند: ◻︎ دیبهدین است و دین مرد خرد / آن شناسم که لعل باده خورد (مسعودسعد: ۵۴۹).
-
دی به مهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] deybemehr نام روز پانزدهم از هر ماه خورشیدی که زردشتیان در این روز جشنی برپا میکردند: ◻︎ دیبهمهر است مهربانی کن / از همه چیز مهربانی بِه (مسعودسعد: ۵۴۷).
-
کاسنی سالا دی
دیکشنری فارسی به عربی
هندباء
-
بهمن و دی
فرهنگ گنجواژه
زمستان.
-
آی. یو. دی
واژهنامه آزاد
وسیله ای برای جلوگیری از بارداری که در رحم زن قرار می دهند .
-
ای دی اس ال
واژهنامه آزاد
اینترنت پر سرعت
-
لامپ ال ای دی
واژهنامه آزاد
چراغ دیودی.
-
کاپری وی دی کاپرارادی مونتکوکلی
لغتنامه دهخدا
کاپری وی دی کاپرارادی مونتکوکلی . [ م ُ ت ِ کو ک ُ ] (اِخ ) لئون ، کنت دُ. ژنرال و رجل سیاسی پروسی . متولد در «شارلوتنبورگ ». وی ریاست امیرالبحری و سپس شانسلیه ٔ امپراطوری گردید. (1831 - 1899).