کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیپلماسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیپلماسی
/doplomāsi/
معنی
شیوهها و فنون سیاسی برای ارتباط با کشورهای دیگر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سیاست
دیکشنری
diplomacy
-
جستوجوی دقیق
-
دیپلماسی
واژگان مترادف و متضاد
سیاست
-
diplomacy
دیپلماسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فن مدیریت و هدایت روابط خارجی به دست نمایندگان رسمی یک کشور برای حفظ و تأمین منافع ملی
-
دیپلماسی
فرهنگ فارسی معین
(لُ) [ فر. ] (اِمر.) علم سیاست .
-
دیپلماسی
لغتنامه دهخدا
دیپلماسی . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) دیپلوماسی . فن و عمل رهبری مذاکرات بین ملتها بمنظور حصول سازش که مورد رضایت متقابل همگان باشد و نیز آیین و آداب و مراسم و طرق رهبری این مذاکرات . تا قرن هفدهم میلادی روابط بین المللی عموماً با مکاتبه ٔ مستقیم بین سرا...
-
دیپلماسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: diplomatie] (سیاسی) doplomāsi شیوهها و فنون سیاسی برای ارتباط با کشورهای دیگر.
-
دیپلماسی
دیکشنری فارسی به عربی
دبلوماسية
-
واژههای مشابه
-
دیپلماسى
دیکشنری فارسی به عربی
دبلوماسي
-
preventive diplomacy
دیپلماسی پیشگیرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدام دیپلماتی یک یا چند کنشگر برای جلوگیری از اقدام احتمالی طرف مقابل
-
multi-track diplomacy
دیپلماسی چندمسیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] پیشبرد دیپلماسی بهصورت همزمان و هماهنگ از چند مسیر رسمی و غیررسمی، اما هماهنگ
-
twin-track diplomacy
دیپلماسی دومسیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] پیشبرد دیپلماسی بهصورت همزمان و هماهنگ از دو مسیر رسمی و غیررسمی
-
cocktail diplomacy
دیپلماسی ضیافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شیوۀ مدیریت و هدایت روابط خارجی یک کشور به دست نمایندگان رسمی آن کشور در مهمانیهای نیمهرسمی
-
second track diplomacy, track two diplomacy, citizen diplomacy
دیپلماسی مسیر دو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دیپلماسیای که از مجاری غیررسمی مانند سفر ورزشکاران و هنرمندان یا تبادل نظر دانشگاهیان و اندیشهوران دنبال میشود
-
جستوجو در متن
-
diplasion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلماسی