کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیپلمات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیپلمات
/diplomāt/
معنی
کسی که عهدهدار شغلی در زمینۀ رابطۀ سیاسی با کشورهای دیگر است.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سائس، سیاستمدار ≠ بیسیاست
دیکشنری
diplomat
-
جستوجوی دقیق
-
دیپلمات
واژگان مترادف و متضاد
سائس، سیاستمدار ≠ بیسیاست
-
diplomat, diplomatic agent
دیپلمات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نمایندهای رسمی که در زمینۀ روابط خارجی برای حفظ و تأمین منافع ملی یک کشور فعالیت دارد
-
دیپلمات
فرهنگ فارسی معین
(لُ) [ فر. ] (اِمر.) سیاستمدار.
-
دیپلمات
لغتنامه دهخدا
دیپلمات . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) دیپلومات . کسی که شغل او دیپلوماسی باشد یا در این فن مهارت داشته باشد. آنکه از امور سیاسی مطلع است . سیاستمدار. سائس . رجوع به دیپلماسی شود.
-
دیپلمات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: diplomate] (سیاسی) diplomāt کسی که عهدهدار شغلی در زمینۀ رابطۀ سیاسی با کشورهای دیگر است.
-
دیپلمات
دیکشنری فارسی به عربی
دبلوماسي
-
جستوجو در متن
-
diplonts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلمات ها
-
diplont
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلمات
-
diplacuses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلمات ها
-
diplotene
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلمات
-
diplomate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلمات
-
diplomates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلمات ها
-
diplomats
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلمات ها، سیاسیون
-
سائس
واژگان مترادف و متضاد
دیان، دیپلمات، سیاس، سیاستمدار ≠ بیسیاست