کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیوگرفته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیوگرفته
لغتنامه دهخدا
دیوگرفته . [ وْ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) جن زده . مصروع . دیودیده . دیودار. دیوزده : لرزان به تن چو دیوگرفته پیچان بجان چو مارگزیده .مسعودسعد.
-
جستوجو در متن
-
دیوزده
لغتنامه دهخدا
دیوزده . [ وْ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) دیوگرفته یعنی دیوانه و آن را دیوزد نیز گویند. (انجمن آرا). دیوگرفته . (مجموعه ٔ مترادفات ص 11). مأروض . جن زده . مصروع . مجنون . دیودیده .
-
آسیبی
لغتنامه دهخدا
آسیبی . (ص نسبی ) ذوجِنّه . پری زده . دیودیده . پری گرفته . دیوگرفته . دیوزده .سایه دار. سایه زده . دیودار. کوهه گرفته . بیوقتی شده .
-
دیودید
لغتنامه دهخدا
دیودید. [ وْ ](ن مف مرکب ) دیودیده . کنایه از دیوانه و مجنون . (برهان ). دیوانه و مجنون . (ناظم الاطباء). دیوگرفته . دیوزده . معتوه . جن زده . مصروع . ج ، دیودیدگان : چون ز دیو اوفتاد دیوسواررفت چون دیودیدگان از کار.نظامی .
-
شبزق
لغتنامه دهخدا
شبزق . [ ش َ زَ ](معرب ، ص ) پری زده . (منتهی الارب ). این کلمه معرب است . (از اقرب الموارد). معرب شبزده . (محیط المحیط). پری زده و کسی که بواسطه ٔ مس شیطان و پری دیوانه شده باشد. (ناظم الاطباء). دیوگرفته . پری دار. جنی . جن زده .
-
مصروع
لغتنامه دهخدا
مصروع . [ م َ ] (ع ص ) برزمین افکنده شده . (آنندراج ). || (اصطلاح پزشکی ) صرع زده و کسی که گرفتار بیماری صرع باشد. (ناظم الاطباء). بیمار صرع . (آنندراج ). مجنون . مبتلای به صرع . که به مرض صرع گرفتار باشد. (یادداشت مؤلف ) : دست در دست بُرده چون مصرو...