کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیوخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیوخانه
مترادف و متضاد
دیوزار، دیوستان، دیوکده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیوخانه
واژگان مترادف و متضاد
دیوزار، دیوستان، دیوکده
-
دیوخانه
لغتنامه دهخدا
دیوخانه . [ وْ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ دیو. محل دیو. جایگاه دیو. دیوخان : او در آن دیوخانه رفته ز هوش کآمد آواز آدمیش بگوش . نظامی .خانه ٔ دیو، دیوخانه بودگر خود ایوان خسروانه بود. نظامی .دیوخانه کرده بودی سینه راقبله ای سازیده بودی کینه را.مول...
-
جستوجو در متن
-
دیوکده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) divkade دیوخانه؛ جای دیو: ◻︎ پیشم آمد هزار دیوکده / در یکی صدهزار دیو و دده (نظامی۴: ۶۷۷).
-
دیوخان
لغتنامه دهخدا
دیوخان . [ وْ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ دیو. || دیوخانه . خانه ٔ بس عظیم : چه بندیم دل در جهان سال و ماه که هم دیو خان است و هم غول راه . نظامی .|| مرحوم دهخدا این کلمه را معادل «دُلمِن » فرانسوی دانسته اند و آن بنای ماقبل تاریخ است که سنگ بزرگ و پهنی را ب...
-
خسروانه
لغتنامه دهخدا
خسروانه . [ خ ُ رَ / رُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به خسرو و کنایت از شاهانه . (ناظم الاطباء). شاهانه . (آنندراج ) : دو شه را درزفاف خسروانه فراوان شرطها شد در میانه . نظامی .خانه ٔ دیو دیوخانه بودگر خود ایوان خسروانه بود. نظامی .گرامی نزله...
-
سازیدن
لغتنامه دهخدا
سازیدن . [ دَ ] (مص ) مصدر دیگری از ساختن . بنا کردن . برآوردن . پی افکندن . بنیان : بجائی که بودی همه بوم خاربسازید شهری چو خرم بهار. (شاهنامه ٔ بروخیم ج 3 ص 629).همش دستگاه است و هم دل فراخ یکی کلبه سازیده در پیش کاخ . فردوسی .گشن دستگاهی و کاخی فر...