کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیواربند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیواربند
لغتنامه دهخدا
دیواربند. [ دی ب َ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) دیوار بست ، مکانی که بر اطراف آن دیوارها کشیده باشند. (آنندراج ).جائی که از دیوار محصور شده باشد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دیواربست
لغتنامه دهخدا
دیواربست . [ دی ب َ ] (ن مف مرکب ، اِمرکب ) مکانی که بر اطراف آن دیوارها کشیده باشند. دیواربند. (آنندراج ). جائی که از دیوار محصور شده باشد. (ناظم الاطباء). چهاردیوار. محوطه . زمین از چهار جهت محصور. (یادداشت مؤلف ). حصار. زمین دیوار کشیده : و یک رو...