کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیسیپلین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیسیپلین
/disiplin/
معنی
نظموترتیب؛ انضباط.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اتیکت، انتظام، انضباط، نظام
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیسیپلین
واژگان مترادف و متضاد
اتیکت، انتظام، انضباط، نظام
-
دیسیپلین
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) انضباط ، نظم و ترتیب .
-
دیسیپلین
لغتنامه دهخدا
دیسیپلین . (فرانسوی ، اِ) انضباط و نظم و ترتیب .
-
دیسیپلین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: discipline] disiplin نظموترتیب؛ انضباط.
-
واژههای مشابه
-
بی دیسیپلین
لغتنامه دهخدا
بی دیسیپلین . (ص مرکب ) (از: بی + دیسیپلین ، کلمه ٔ فرانسوی ) بی انضباط. بی نظم . و رجوع به دیسیپلین شود.
-
جستوجو در متن
-
اتیکت
واژگان مترادف و متضاد
۱. برچسب ۲. آدابدانی، تشریفات، دیسیپلین
-
انتظام
واژگان مترادف و متضاد
آراستگی، ترتیب، تنسیق، تنظیم، دیسیپلین، سامان، ساماندهی، نظام، نظم
-
انضباط
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترتیب، دیسیپلین، نظام، نظم ۲. ادب، نزاکت
-
نظام
واژگان مترادف و متضاد
۱. انتظام، انضباط، دیسیپلین ۲. آراستگی، ترتیب، روش، سامان، نظم ۳. ارتش، سربازی ۴. رژیم