کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرینفلزکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
palaeometallurgy
دیرینفلزکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ تاریخ فلزکاری از آغاز تا انقلاب صنعتی که به تجزیهوتحلیل ابزارها و محوطههای مربوط به این فنّاوری میپردازد
-
واژههای مشابه
-
فلزکاری
لغتنامه دهخدا
فلزکاری . [ ف ِ ل ِ ] (حامص مرکب ) اشتغال به کارهایی که با فلز سروکار دارد، چون ساختن ظروف و ابزار. || (اِ مرکب ) جایی که در آن اشیاء فلزی سازند، مانند آهنگری و مسگری .
-
دیرین
واژگان مترادف و متضاد
دیرینه، سرمدی، طولانی، قدیمی، کهنه ≠ جدید
-
دیرین
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) کهنه ، قدیم .
-
دیرین
لغتنامه دهخدا
دیرین . (اِخ ) قریه ای آباد در غربیه بمصر. مؤلف تاج العروس این ده را آباد دیده است . (از تاج العروس ).
-
دیرین
لغتنامه دهخدا
دیرین . (ص نسبی ) دیرینه . کهنه . (آنندراج ). کهن . قدیم . عتیق . عتیقه : یار دیرین . دوست دیرین . آرزوی دیرین : نشناخت مرا حریف دیرین زیرا که چنین ندید پارم . ناصرخسرو.چو مجلس گرم شد ازنور شیرین ز مستی در سرآمد خواب دیرین . نظامی .چو هرخاکی که باد آ...
-
دیرین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به دیر) dirin دیرینه؛ کهن؛ کهنه؛ قدیم.
-
دیرین
دیکشنری فارسی به عربی
سحيق
-
palaeofeces
دیرینپیخال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← پیخال
-
palaeoautopsy
دیرینکالبدگشایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تحلیل فنی بقایای اجساد انسانهای عصر باستان بهوسیلۀ انسانشناس جسمانی متخصص در دیرینآسیبشناسی
-
paleospecies, chronospecies
دیرینگونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] گونهای که در بیش از یک دورۀ زمینشناسی وجود داشته باشد
-
palaeoeconomy
دیرینمعیشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] رویکردی در باستانشناسی از دهۀ 1960 به بعد که به مطالعۀ رفتار انسان در محیطزیست پیشازتاریخ میپردازد و بهشدت تحت تأثیر مفاهیم رفتارشناسی جانوری است
-
paleocrystic ice
دیرینیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دریایخ کهنهای که عموماً عمر آن بیش از ده سال است
-
دیرین شناسی
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِمر.) فسیل شناسی .