کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرینهزلزلهشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زلزله
دیکشنری فارسی به عربی
زلزال
-
زلزله
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: zeminlarza طاری: ziminlarza طامه ای: zelzela طرقی: zelzela کشه ای: zelzela نطنزی: zeminlarzeš
-
paleomagnetic stratigraphy,magnetic stratigraphy
چینهشناسی دیرینهمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تشخیص واحدهای چینهشناختی با بهرهگیری از ماندهمغناطش طبیعی
-
instrumental seismology
زلزلهشناسی سنجافزاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ زمینلرزهها با استفاده از لرزهنگاشتها
-
engineering seismology
زلزلهشناسی مهندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] علمی کاربردی که مؤلفههای مهندسی جنبشی ناشی از زمینلرزه را بر پایۀ زلزلهشناسی و زمینشناسی مطالعه و ارزیابی میکند
-
macroseismology
زلزلهشناسی میدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ اثرهای محسوس زمینلرزهها
-
paleontologic
دیرینهشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مربوط به دیرینهشناسی
-
paleontologist
دیرینهشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] متخصص دیرینهشناسی
-
دیرینهعرض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← دیرینهعرض مغناطیسی
-
paleomagnetism
دیرینهمغناطیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ ماندهمغناطش طبیعی مواد زمین برای تعیین شدت و راستای میدان مغناطیسی، در گذشتههای زمینشناختی
-
دیرینه روز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] dirineruz آنکه عمر بسیار کرده؛ پیر فرتوت کهنسال؛ دیرینهزاد؛ دیرینهسال؛ دیرسال؛ دیرساله.
-
دیرینه سال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] dirinesāl = دیرینهروز
-
شناسی
لغتنامه دهخدا
شناسی . [ ش ِ ] (حامص ) به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست :- آب شناسی . آدم شناسی . انجم شناسی . ایران شناسی .جمجمه شناسی . جنگل شناسی . جواهرشناسی . جوهرشناسی . حق شناسی . حیوان شناسی . خاک شناسی . خاورشناس...
-
seismic belt
کمربند زلزله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زون زمینلرزهای با طول زیاد
-
earthquake engineering, seismic engineering
مهندسی زلزله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] علمی کاربردی که اثر جنبشهای ناشی از زمینلرزه را بر سازههای ساخت بشر بررسی میکند